، سال اول، شماره دوم، تابستان 1389، ص 5 ـ 34
چيستي وحي از ديدگاه ملّاصدرا
محمّد جعفري*
چكيده
همواره بحث از چيستي وحي از منظرهاي گوناگون بحثي جذاب بوده است. در اين ميان، جسارت حكيمان در ورود به اين عرصه و دستاندازي به فهم ابعاد و اضلاعِ وحي ستودني است. فلاسفه، با طرح اين بحث، گام مؤثّري در راه تلفيق دين و فلسفه و تحليل فلسفي آموزههاي ديني برداشتند. ملّاصدرا وحي را نوري ميداند كه طوري وراي طور ساير مدرَكات دارد. وي فاعل وحي را خدا و البته حامل آن را نبي ميداند كه افزون بر كمال سه قوّة عاقله، متخيّله، و حاسّه، از جانب خدا نيز مأموريت يافته است و از رهگذرِ وحدت با عقل فعّال، به درك معارف ملكوت ميرسد. وحي در انديشة وي، گزارهاي و زباني بوده كه از طريق تنزّل در مراتب وجودي عالم و انشاي نفسانيِ نبي، رقم خورده و داراي مراتب عقلاني، مثالي، و حسّي ميگردد.
مهمترين دستاورد اين مقاله آن است كه زباني بودن وحي در نظريه ملّاصدرا، سازوكار لازم را مييابد. در نگاه نهايي، ميتوان ادّعا نمود كه پارههاي مثبتِ نظرية وحي فلسفي ميتواند در تكميل و غناي وحيشناسي قرآني، بهويژه در مباحثي همچون تمثّل و ديداري و شنيداري شدن وحي، ما را مدد رساند و عدم اعتنا به اين ديدگاه، چالشهاي جدّيِ فرارويِ وحي را بيپاسخ ميگذارد.
كليدواژهها: وحي، الهام، قوّة متخيّله، عقل فعّال، قوّة عاقله، عوالم، عقول، تمثّل.