نقد و بررسي تفسير «رؤيت خداوند به تعلق علم ضروري به خداوند»
ضمیمه | اندازه |
---|---|
6.pdf | 598.95 کیلو بایت |
سال سيزدهم، شماره اول، پياپي 28، بهار و تابستان 1401، ص 81-96
نوع مقاله: پژوهشي
محمدهادي توكلي / استاديار گروه فلسفه و كلام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه mhtavakoli@rihu.ac.ir
دريافت: 10/02/1401 ـ پذيرش: 01/06/1401
چکيده
رؤيتپذيري خداوند يکي از مسائل مهم مطرحشده در ميان پيروان اديان ابراهيمي بهشمار میآید. در جهان اسلام نيز طرح اين موضوع در قرآن و سنت موجب شد تا مسلمانان در تبيين اين مسئله چارهانديشي کنند. غير از عدهاي از ايشان که به صراحت از اتصاف خداوند به صفات مختص ممکنات سخن ميگفتند، بسياري از مسلمانان خداوند را از صفات خاص ممکنات مبرا دانسته، معناي ظاهري رؤيتپذيري خداوند را با تنزيه خداوند از صفات امکاني سازگار نمييافتند. تأويل «رؤيت خداوند به تعلق علم ضروري به او» يکي از مهمترين تأويلاتي است که عمدتاً از سوي برخي از اماميه و معتزله مطرح شده است. در این نوشتار سعی میشود تا از طریق توصیفی ـ تحلیلی، صحت اين نظريه را بايد از (1) بررسي صحت ناميده شدن «علم» به رؤيت؛ (2) بررسي امکان تعلق آن به خداوند؛ و (3) صحت تأويل رؤيت خداوند ـ بدان نحو که در قرآن و سنت مطرح شده ـ به علم ضروري مورد تأمل قرار گیرد. بررسي اين سه عنوان نشانگر قوت تأويل مذکور است؛ اما در عين حال با اشکالاتي مواجه است که ما را به گرويدن به نظريهاي دقيقتر، يعني «تأويل رؤيت به علم حضوري» متمايل ميسازد.
کليدواژهها: علم ضروري، رؤيت خداوند، معتزله، تأويل، تکليف