مسئلة اصلی این پژوهش، چیستی علم دینی با مطالعة موردی دیدگاه ابن حزم قرطبی است. یافتة اصلی این پژوهش ـ که به شیوة کتابخانه ای در جمع آوری مطالب و توصیف و تحلیل عقلانی داده ها به نگارش درآمده ـ آن است که از دیدگاه ابن حزم، ملاک دینی بودنِ علم این است که علم از طریق منبع یا غایت خود با دین در ارتباط باشد و همین مطلب وجه تمایز ابن حزم با دیدگاه برخی از اندیشمندان معاصر مانند آیت الله جوادی آملی است که ملاک دینی بودنِ علم را به موضوع یا همان معلوم می دانند. ابن حزم براساس اهداف بشری، علوم را به دو دستة دنیوی و اخروی تقسیم می کند و علم اخروی را به نام «علم شریعت» معرفی می نماید. به اعتقاد او، علم شریعت به علاوة همة علومی که در خدمت علم شریعت هستند، به میزانی که به علم شریعت خدمت می کنند، علم دینی به شمار می آیند؛ درحالی که وی از اشتراک لفظی معنای دنیا و آخرت غافل بوده است.