بررسي تطبيقي نسبت معرفت فلسفي با معرفت ديني در سير تکاملي نفوس از ديدگاه صدرالمتألهين

ضمیمهاندازه
12.pdf280.88 کیلو بایت
 سال سيزدهم، شماره دوم، پياپي 29، پاييز و زمستان 1401، ص 189-206
 

نوع مقاله: پژوهشي
رضوانه قاطع/ دكتراي حکمت متعالیه دانشگاه اصفهان     rezvaneh.ghate@gmail.com
* علي‌اصغر جعفري ولني/ دانشيار گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه شهيد مطهري      jafari_valani@yahoo.com
دريافت: 12/05/1401 ـ پذيرش: 05/10/1401

چکيده
اساس همة معارف، اصل شناخت «وجود» است. صدرالمتألهين علم را از سنخ وجود و ايمان را از سنخ علم می‌داند؛ لذا پیرو طرح نظریة تشکيک در وجود، تشکيک را در علم و نيز در ايمان جاري مي‌داند؛ يعني معرفت نفوس به متعلقات ايماني، همان شناخت به متعلقات فلسفي و وجودي است و در اين ساحت مي‌توان معرفت فلسفي را از سنخ معرفت ديني دانست. لذا حقايق وجوديه‌اي مانند خدا، نبي، معاد و حشر، از متعلقات معرفت فلسفي يا حکمت است که صدرالمتألهين علم به آنها را معادل معرفت ديني يا ايماني مي‌داند. صدرا براي اين نوع معرفت، طبق تشکيک وجود مراتب مختلفي را ذکر مي‌کند که برخي از اين مراتب، حقيقي و برخي غيرحقيقي‌اند. به بيان وي، نفس انساني در اثر طي کردن مراتب مختلف حسي، خيالي و عقلي، و همچنين اکتساب صور مختلف در علم حصولي و نيز علم مکاشفه‌اي، به‌تدريج مراتب استکمال را (هم در معرفت فلسفي و هم معرفت ديني) طي مي‌کند و از قوه به فعليت مي‌رسد. البته اين امر در کنار قرائن ديگري چون استعمال اسامي مختلف حکمت، نور و فقه، نشان مي‌دهد که نفوس انساني در اثر استکمال در مراتب خود، هم به معرفت فلسفي و هم معرفت ديني دست مي‌يابند که خود نشان از پيوند و ارتباط وثيق ميان معرفت ديني و فلسفي دارد.

کليدواژه‌ها: معرفت، استکمال نفس، معرفت فلسفي، معرفت ايماني، صدرالمتألهين.
 

سال انتشار: 
1401
شماره مجله: 
29
شماره صفحه: 
189