معرفت کلامی، سال پنجم، شماره اول، پیاپی 12، بهار و تابستان 1393، صفحات 103-126

    تحلیل معناشناختی و گونه‌شناختی مصلحت در المیزان

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    ✍️ مهدی برهان مهریزی / دانشجوی دكتري فلسفه، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني / politicsmag@qabas.net
    محمود فتحعلی / دانشيار مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني / Nashrieh@Qabas.net
    چکیده: 
    بر اساس دیدگاه علّامه طباطبائی مصحلت عبارت است از «بودن شیء بر مقتضاى طبیعت اصلی خودش، به گونه ای که خیر و فایده‌ی شایسته و درخور، بر آن مترتب شود؛ بدون اینکه فاسد و از آثار خوب، محروم شود.». این معنای مصلحت، قابل تحلیل به پنج مؤلفه است: 1. «مصلحت»، امر وجودی مستمر است؛ 2. «مصلحت»، مقتضای طبیعت اصلی اشیاست؛ 3. شرط اقتضای طبیعت، فقدان مانع و قاسر است؛ 4. اثر اقتضای طبیعت اصلی اشیا، در صورت فقدان مانع و قاسر، ترتّب خیر و نفع درخور شأن اشیاست؛ 5. طبیعت اصلی اشیاء، به مصلحت میل دارد. تحلیل ارائه شده از «مصلحت»، عنوانی کلی است که قیودی می      پذیرد و با اعتبار آن قیود، مصلحت به گونه های مختلف تقسیم می شود که عبارت اند از مصلحت های «نفسی و نسبی»، «نسبی و مطلق»، «منسوب به ذات و عمل»، «تکوینی و تشریعی»، «ثابت و متغیر»، «فردی و اجتماعی» و«مادی و معنوی».
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    Semantic and Typological Analysis of “Best Interest” in Al-Mizan Commentary
    Abstract: 
    In Allamah Tabatabaii’s view, “best interest” means that “a thing exists on the requirement of its main nature in such a way that proper and suitable goodness and benefit is related to it, without being corrupted and deprived from good effects. This meaning of “best interest” can be analyzed into five components: 1. “best interest” is an existential continuous fact; 2. “best interest” is the requirement of main nature of things; 3. the condition of requirement of nature is the lack of obstacle; 4. In case of lack of obstacle, the effect of requirement of main nature of things is the successive order of goodness and benefit suitable to the rank of things; 5. The main nature of things inclines towards “best interest”. The provided analysis of “best interest” is a general title that admits some conditions based on which is divided into different types as follows” “psychic and relative”, “relative and absolute”, “related to essence and act”, genetic and revealed”, “stable and changing”; “personal and social”, “material and spiritual
    References: 
    References: 
    • سجادی، سیدجعفر، 1361، فرهنگ علوم عقلی، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران.
    • طباطبائي، سيدمحمدحسين، 1417ق، الميزان فى تفسير القرآن، قم، جامعه مدرسین.
    • ـــــ ، 1387، مرزبان وحی و خرد، به کوشش سیدهادی خسروشاهی، قم، بوستان کتاب.
    • ـــــ ، 1416ق، نهاية الحکمة، قم، دفتر انتشارات اسلامى.
    • طبرسی، فضل‌بن حسن، بی‌تا، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفة.
    • کلینی، محمدبن یعقوب، 147ق، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة.
    • مصباح، محمدتقی، 1370، آموزش فلسفه، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    برهان مهریزی، مهدی، فتحعلی، محمود.(1393) تحلیل معناشناختی و گونه‌شناختی مصلحت در المیزان. دو فصلنامه معرفت کلامی، 5(1)، 103-126

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مهدی برهان مهریزی؛ محمود فتحعلی."تحلیل معناشناختی و گونه‌شناختی مصلحت در المیزان". دو فصلنامه معرفت کلامی، 5، 1، 1393، 103-126

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    برهان مهریزی، مهدی، فتحعلی، محمود.(1393) 'تحلیل معناشناختی و گونه‌شناختی مصلحت در المیزان'، دو فصلنامه معرفت کلامی، 5(1), pp. 103-126

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    برهان مهریزی، مهدی، فتحعلی، محمود. تحلیل معناشناختی و گونه‌شناختی مصلحت در المیزان. معرفت کلامی، 5, 1393؛ 5(1): 103-126