نقد عقل خودبنياد ديني

ضمیمهاندازه
14_0019.pdf449.77 کیلو بایت

سال هشتم، شماره دوم، پياپي 19، پاييز و زمستان 1396

حسن احمدي / دانشجوي دکتراي کلام دانشگاه قم   amin1980306@yahoo.com

حبيب‌الله دانش شهركي/ استاديار گروه كلام و فلسفه اسلامي دانشگاه قم  daneshshahraki@qom.ac.ir

دريافت: 0 15/07/1396ـ پذيرش: 28/11/1396

چکيده

استاد محمدرضا حکيمي را بايد يکي از ارکان مکتب تفکيک در دوران معاصر به‌شمار آورد؛ شخصيتي که اين مکتب را با آثار جذاب و خواندني خويش بيش از همه و هميشه بر سر زبان‌ها انداخت و برايش اعتبار و آبرويي درخور کسب کرد. طرح ديدگاه «عقل خودبنياد ديني» از سوي تفکيکيان و از جمله استاد حکيمي، تلاشي براي خالص‌فهمي گزاره‌هاي ديني و پيراستن آن از شوائب انديشه‌هاي التقاطي و وارداتي است. در اين ديدگاه، ابتدا عقل در تقسيمي کلي به دو قسم پيشاديني و پساديني تقسيم مي‌شود و سپس با استناد به اينکه عقل پساديني يا همان عقل خودبنياد ديني به دليل اتصال به کانون لايزال وحي الهي از تمامي انحاي احتياج مبراست، بر استقلال و خودبسندگي اين عقل از ديگر حوزه‌هاي معرفتي تأکيد مي‌شود. در پژوهش پيش رو با تمرکز بر آثار استاد حکيمي و با روش توصيفي و تحليلي به نقد و ارزيابي اين ديدگاه پرداختيم. نتيجه آن شد که اعتبار اين ديدگاه به دليل ضعف‌ها و کاستي‌هاي درخور توجهش از کفايت لازم برخوردار نيست؛ ضعف‌هايي نظير ابهام در ماهيت و عناصر هويت‌ساز عقل خودبنياد ديني و تعارضات موجود ميان تبيين استاد حکيمي و مباني مکتب تفکيک که نمي‌توان به‌سادگي از آنها عبور کرد.

کليدواژگان: محمدرضا حکيمي، عقل ابتدايي، عقل خودبنياد ديني، مکتب تفکيک.


 

 

 

سال انتشار: 
8
شماره مجله: 
19
شماره صفحه: 
75