پرسش دربارة اینکه آیا خدای تعالی صفت دارد و اگر آری، دارای چه نسبتی با ذات الهی است، مجموعه ای از مباحث را در اندیشة اسلامی فراهم کرده است که معمولاً زیرعنوان توحید صفاتی دسته بندی می گردند و امروزه با عنوان «هستی شناسی اوصاف الهی» شناخته می شوند. این مباحث به لحاظ تاریخی از همان قرن اول هجری در میان اندیشمندان مسلمان مطرح بوده اند و هریک براساس مبانی و پیش فرض های دستگاه فکری خود، به نظریه پردازی دربارة آنها پرداخته اند. یکی از مهم ترین نظریه ها در این زمینه، نظریة نیابت است که واکنش های مختلفی را به خود دیده است. در این مقاله با نگاهی تحلیلی ـ تاریخی، به بازخوانی نظریة نیابت و شناخت ارکان آن پرداخته ایم و ضمن اثبات وجود چنین نظریه ای در میان معتزله، باورمندان به آن را از معتزله و دیگر مذاهب بازشناسی کرده ایم. براین اساس به این نتیجه رسیده ایم که این نظریه تبیینی برای نفی صفات است و تحویل آن به نظریة عینیت صدرایی درست نیست.
خوش صحبت، مرتضی، یوسفیان، حسن.(1399) بازخوانی نظریة نیابتِ ذات از صفات در هستیشناسی اوصاف الهی و نسبت آن با مسئلة نفی صفات و نظریة عینیت. دو فصلنامه معرفت کلامی، 11(1)، 23-40
مرتضی خوش صحبت؛ حسن یوسفیان."بازخوانی نظریة نیابتِ ذات از صفات در هستیشناسی اوصاف الهی و نسبت آن با مسئلة نفی صفات و نظریة عینیت". دو فصلنامه معرفت کلامی، 11، 1، 1399، 23-40
خوش صحبت، مرتضی، یوسفیان، حسن.(1399) 'بازخوانی نظریة نیابتِ ذات از صفات در هستیشناسی اوصاف الهی و نسبت آن با مسئلة نفی صفات و نظریة عینیت'، دو فصلنامه معرفت کلامی، 11(1), pp. 23-40
خوش صحبت، مرتضی، یوسفیان، حسن. بازخوانی نظریة نیابتِ ذات از صفات در هستیشناسی اوصاف الهی و نسبت آن با مسئلة نفی صفات و نظریة عینیت. معرفت کلامی، 11, 1399؛ 11(1): 23-40