معرفت کلامی، سال یازدهم، شماره اول، پیاپی 24، بهار و تابستان 1399، صفحات 59-72

    شترسوار یا شترسواران؛ پژوهشی زبان‌شناسی برای اثبات بشارت تورات به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم به‌وصف راکب البعیر

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    محمدعلی همتی / استادیار دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم دانشکده مطالعات تطبیقی قرآن شیراز / mohammadalihemati@gmail.com
    چکیده: 
    یکی از بشارت های تورات درباره‌ی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم و حضرت عیسی علیه السلام طبق سخن امام رضا علیه السلام، الاغ سوار و راکب البعیر (شترسوار) است که به صورت کنایی در رؤیای اشعیای نبی در عهد عتیق آمده است. غالب مترجمان انگلیسی و فارسی زبان، الاغ سوار را که اشاره کنایی به حضرت عیسی است، به الاغ سواران، و شترسوار را که اشاره به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم است، به شترسواران ترجمه کرده اند که با حضرت عیسی علیه السلام و حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم مطابقت ندارند. این پژوهش با هدف بررسی علل ترجمه های اشتباه، با روش زبان شناسی تاریخی بر روی نسخه‌ی عبری تورات صورت گرفته است. یافته ها حکایت از این دارند که الاغ سوار و راکب البعیر به حضرت عیسی علیه السلام و حضرت محمد علیه السلام اشاره دارند و سخن امام رضا علیه السلام سخنی درست و دقیق بوده است. نتایج بررسی ها از این حکایت دارد که اشتباه اولیه از طرف کسانی بوده است که دست اندرکار شَکْل و نَقْط متن تورات بوده اند. سپس تعصبات کلامی یهودی مسیحی، بعد از بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم، آن را توسعه داد و بین یهودیان و مسیحیان تثبیت شد.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    Camel Rider or Camel Riders, a Linguistic Study to Prove the Glad Tidings in the Torah about the Prophet of Islam Referred to as Rakib Al-Ba'ir
    Abstract: 
    One of the glad tidings in the Torah about the Prophet of Islam and Jesus Christ, which are related from Imam Reza, such expressions like “donkey rider” and “camel rider” are metaphorically used in the Old Testament. Most English and Persian translators have translated donkey rider which is a metaphor for Jesus and “donkey riders”, and the “camel rider” which refers as Prophet of Islam as “camel riders”, and this their translation do not correspond to Jesus and the Prophet. Making use of historical linguistics, this study seeks to investigate the causes behind the incorrect translations through study of the Hebrew version of the Torah. The study findings show that “donkey rider” and “rider of al-ba'ir” refer to Jesus Christ and Muhammad and Imam Reza's words are correct and accurate. The study results indicate that the initial mistake was first made by those who undertook the task of the punctuation of the text layout of the Torah. Besides the Jewish-Christian theological prejudices after the Prophet mission of Islam made it and established it between Jews and Christians
    References: 
    متن کامل مقاله: 

    ​​​​​​

     

     

      1. مقدمه

    ظهور اسلام به‌عنوان آخرین دین آسمانی، ضمن تصدیق شریعت‌های پیش از خود، از جمله شریعت حضرت موسی و عیسی‡، درعین‌حال تذکر می‌دهد که آنچه در تورات و انجیل آمده است، تماماً واقعیت ندارد؛ ازاين‌رو، این دو کتاب را فی‌الجمله تصدیق کرده‌ است. یهودیان و مسیحیان پیش از ظهور اسلام منتظر پیامبر اسلامˆ بودند؛ به‌طوری‌که برخی از آنها به سرزمین حجاز مهاجرت کردند تا حضرت را درک کنند. آیات قرآن نیز حضور آنها را در حجاز تأیید می‌کند. وقتی انتظار به‌سر رسید و حضرت محمدˆ به پیامبری مبعوث شد، یهود و نصاری را به اسلام دعوت کرد. برخی دعوت ایشان را پذیرفتند و مسلمان شدند و برخی لجاجت كردند و دعوت اسلام را نپذیرفتند و اصرار داشتند حضرت محمدˆ پیامبری نیست که در انتظارش بودند. رسول اکرمˆ براساس آیات قرآن، آنها را به تورات و انجیل ارجاع می‌داد، مبنی بر اینکه بعثتش را پیامبران پیشین اعلام داشته‌اند و برخی ویژگی‌هایش در عهدین وجود دارد.

    از صدر اسلام تا کنون، یکی از مباحث مهم مورد اختلاف مسلمانان با اهل کتاب، موضوع بشارت‌های عهدین به ظهور پیامبر اسلامˆ است. مسلمانان نیز با تأسی از آن حضرت معتقدند که بشارت به پیامبر اسلامˆ در تورات و انجیل آمده‌ است و در تورات و انجیل کنونی نیز باید وجود داشته باشد، ولی یهودیان و مسیحیان این ادعا را رد می‌کنند و مسلمانان را به اشتباه متهم می‌کنند. قرآن کلام وحی است و آیاتش سراسر مصون از خطا و تحریف، و آنچه گفته، یا تحقق ‌است یافته یا در آینده محقق می‌شود؛ بنابراين، نگاه به قرآن با نگاه به دیگر کتب آسمانی، مانند تورات و انجیل، باید متفاوت باشد؛ چراکه عهدین در فضای تاریخی شکل گرفته و دست بشر در آن دخیل بوده است؛ چنان که پیروان این دو کتاب نیز این موضوع را تأیید می‌کنند؛ گرچه این دو کتاب حظی از حقیقت و کلام الهی نیز دارند. یکی از فرق‌های اساسی این دو کتاب با قرآن این است که دست بشر هیچ دخالتی در شکل‌گیری قرآن نداشته است؛ بنابراین آیاتش عین کلام الهی است و هیچ‌گونه باطلی به آن راه ندارد.

    با این توضیح، در قرآن شاهد آیاتی هستیم که اهل کتاب را خطاب كرده است تا ویژگی‌های پیامبر اسلامˆ را در کتابشان ببینند و به او ایمان بیاورند. این موضوع همیشه محل نزاعِ اهل کتاب و مسلمانان بوده است. ما معتقدیم كه آنچه قرآن گفته است، باید واقعیت داشته باشد؛ اما چرا این موضوع محل نزاع واقع شده است؟ پاسخ به این سؤال، علل مختلفی دارد و انکار هریک از بشارت‌های آمده در عهدین، دلیل خاص خود را دارد. در این مقاله به یکی از این علل پرداخته می‌شود و آن بشارتی است که امام رضا† آن را با یک عالم یهودی و مسیحی مطرح کرده است. ما در این پژوهش ضمن ارائة بشارت موردنظر در عهد عتیق، به بررسی مهم‌ترین ترجمه‌های فارسی و انگلیسی این عبارت می‌پردازیم و نهایتاً به متن عبری عهد عتیق مراجعه می‌کنیم و با بررسی زبان‌شناسی تاریخی، علت اشتباه مترجمان را که یا ناشی از اشتباه شَکْل و نَقْط متن تورات بوده است یا از عمد مرتکب شده‌اند، متذکر می‌شویم. در ابتدا دلایل قرآنی بشارت حضرت رسولˆ در عهدین را می‌آوریم؛ سپس سخن امام رضا† را و بعد از آن، عبارت عهد عتیق و ترجمه‌های آن را مشخص می‌کنیم و نهایتاً به بررسی زبان‌شناسی و تحلیل آن مي‌پردازيم. این مقاله از آن جهت که متکفل بررسی یکی از مباحث کلامی مورد اختلاف مسلمانان و اهل کتاب با رویکرد زبان‌شناسی است، در نوع خود جدید است. دربارة پیشینة موضوع، در تفسیر الکشف و البیان ثعلبی، جلد 7 صفحة 71، فقط اشاره به این بشارت شده است و در مقاله «بشارت‌های عهدین در مورد پیامبرˆ» (شاکر، 1389)، بشارت را از عیون اخبار الرضا† آورده است. تمایز دين پژوهش با کارهای يادشده رویکرد زبان‌شناختی تاریخی آن است.

      1. 1. دلايل قرآنی

    در قرآن آیاتی وجود دارد که به صراحت به اهل کتاب گوشزد می‌کند که بشارت پیامبر اسلامˆ در کتاب آنان آمده است و با مراجعه به آن می‌توانند این بشارت‌ها را ببینند و ظاهراً این آیات در پی انکار پیامبر اسلامˆ توسط اهل کتاب نازل شده‌اند. اینک به برخی از این آیات اشاره می‌کنیم.

      1. 1ـ1. سورة مبارکة اعراف، آیة 157

    «الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتي‏ كانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون»؛ همانان كه از اين فرستاده، پيامبر درس‌نخوانده ـ كه [نام‏] او را نزد خود، در تورات و انجيل نوشته مى‏يابند ـ پيروى مى‏كنند؛ [همان پيامبرى كه‏] آنان را به كار پسنديده فرمان مى‏دهد، و از كار ناپسند بازمى‏دارد، و براى آنان چيزهاى پاكيزه را حلال و چيزهاى ناپاك را حرام مى‏كند، و از [دوش‏] آنان قيدوبندهايى را كه بر ايشان بوده است، برمى‏دارد. پس كسانى كه به او ايمان آوردند و بزرگش داشتند و ياريش كردند و نورى را كه با او نازل شده است، پيروى كردند، آنان همان رستگاران‌اند.

      1. 2ـ1. آخرین آیة سورة فتح

    «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سيماهُمْ في‏ وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى‏ عَلى‏ سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيماً»؛ محمد پيامبر خداست و كسانى كه با اويند، بر كافران، سختگير [و] با همديگر مهربان‌اند. آنان را در ركوع و سجود مى‏بينى. فضل و خشنودى خدا را خواستارند. علامتِ [ويژة‏] آنان بر اثر سجود، در چهره‏هايشان است. اين صفت ايشان است در تورات؛ و مَثَلِ آنها در انجيل، چون كشته‏اى است كه جوانة خود برآورد و آن را مايه دهد تا ستبر شود و بر ساقه‏هاى خود بايستد و دهقانان را به شگفت آورد، تا از [انبوهىِ‏] آنان [خدا] كافران را به خشم دراندازد. خدا به كسانى از آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏اند، آمرزش و پاداش بزرگى وعده داده است.

      1. 3ـ1. آخرین شاهد، آیة 6 سورة مبارکة صف

    «وَ إِذْ قالَ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يا بَني‌إِسْرائيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتي‏ مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَيِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبينٌ»؛ و هنگامى را كه عيسى پسر مريم گفت: اى فرزندان اسرائيل! من فرستادة خدا به‌سوى شما هستم. تورات را كه پيش از من بوده، تصديق مى‏كنم و به فرستاده‏اى كه پس از من مى‏آيد و نام او «احمد» است، بشارتگرم. پس وقتى براى آنان دلايل روشن آورد، گفتند: اين سحرى آشكار است.

    آیات يادشده، هر کدام به‌نحوی به پیامبر اسلامˆ اشاره دارند: در آیة اول بیان می‌کند که نام پیامبر درس نخوانده را در تورات و انجیل مکتوب می‌یابند؛ در آیة دوم ویژگی پیامبرˆ و یارانشان را در تورات و انجیل بیان مي‌دارد و مَثَل آنان را در تورات این‌گونه بیان می‌کند که در چهره‌شان اثر سجود و رکوع است و مثل آنان در انجیل مانند زرعی است... .

    در آیة آخر، اگرچه ظهور این عبارت در انجیل مکتوب را نمي‌رساند، ولی از یک واقعیت پرده برمی‌دارد که حضرت عیسی† بشارت حضرت رسولˆ را نوید داده و در سنت شفاهی مسیحیان صدر اسلام رواج داشته است.

    آیات يادشده دلالت دارند که اهل کتاب این بشارت‌ها را در عهدین موجود در زمان حضرت رسولˆ ـ که مکتوب بوده است ـ مشاهده می‌کردند. لازم به توضیح است که:

    گاهی قرآن از تورات و انجیل همان چیزی را قصد می‌کند که به‌عنوان وحی و شریعت الهی، به‌ترتیب بر حضرت موسی و حضرت عیسی‡ نازل شده، کـه خـود قرآن کریم نیز تصدیق‌کنندة آنهاست؛ و گاهی کتاب‌ها و نوشته‌هایی را قصد کـرده اسـت که در عصر نزول قرآن دست یهودیان و مسیحیان بـوده و آنها آن نوشته‌ها را با نام تورات و انجیل می‌شناخته‌اند. به‌طور مثـال، وقتـی قـرآن کـریم در توصـیف حـضرت عیسی می‌فرماید، «آتیناه الانجیل»؛ به او انجیل دادیم (مائده: 46)، انجیل واقعـی را قصد کرده است؛ درحالی‌که وقتی خداوند مسیحیان را دعوت می‌کند تا مطابق احکـام و مقررات انجیل قضاوت کنند (مائده: 47) یا اهل کتاب را فرامی‌خواند تا به اقامة تورات و انجیلشان بپردازند (مائده: 66و68)، کتاب‌هایی را قصد کرده که در اختیـار یهودیان و مسیحیان بوده است و آنها آن کتـاب‌هـا را تـورات و انجیـل مـی‌نامیـده‌اند. بنابراین وقتی قرآن در آية 81 سوره آل‌عمـران از وجـود بـشارت در تـورات و انجیـل سخن گفته، همان تورات و انجیلی را مدنظر دارد که در زمان نزول قرآن نزد یهودیان و مسیحیان موجود بوده است (مکتوباً عندهم). به‌طور مسلم، آنچه را کـه در آن زمـان بـه‌عنوان تورات و انجیل شناخته می‌شده، تورات و انجیل واقعی نبوده است؛ بلکه مجموعه نوشته‌هايی را تورات و انجیل می‌گفته‌اند کـه کـسانی غیـر از موسـی و عیـسی‡ نوشـته بودند (شاکر، 1394، ج3، ص522).

    وجود واژة «مکتوباً» در آیة 157 سورة اعراف شکی را باقی نمی‌گذارد که نام پیامبرˆ یا اشاراتی به ایشان در منابع مکتوب اهل کتاب ـ که به‌احتمال زیاد عهدین کنونی است ـ وجود داشته است. روایتی هم از امام رضاˆ در عیون اخبارالرضا† آمده است که امام رضا† کتاب اشعیا را جزء تورات می‌داند (صدوق، 1378ق، ج1 ص161). ازآنجا‌که خداوند به پیامبرˆ دستور می‌دهد تا اهل کتاب را دربارة بشارت به او، به کتابشان ارجاع دهد، نتیجه می‌گیریم که اولاً مراد از کتابشان، عهدین مکتوب عصر نزول است؛ ثانیاً این کتاب‌ها حظی از کلام وحی داشته‌اند. بنابراین، «اگر این بشارت‌ها در کتاب‌هایشان نبود، اهل کتاب باید کتابشان را خدمت رسول اللهˆ می‌آوردند و می‌گفتند: اگر راست می‌گویيد، این کتاب ما. نام خود را به ما نشان دهید؛ درحالی‌که می‌ببینیم در طول تاریخ چنین چیزی گزارش نشده‌ است» (شاکر، 1394، ج3، ص533). در عوض، طبق آیات سورة مائده، برخی از اهل کتاب به پیامبرˆ ایمان آوردند (مائده: 83،85،84).

      1. 2. بشارت‌ها

    مسلمانان چند مورد را به‌عنوان بشارت عهدین به ظهور پیامبر اسلامˆ ذکر می‌کنند که عبارت‌اند از: 1. ظهور آخرین شریعت الهی از فراز کوه فاران؛ 2. شترسوار (راکب‌البعیر)؛ 3. فارقلیط موعود؛ 4. اسب‌سواری به نام امین؛ 5. پیامبری که چشم به راهش بودند (ماوردی، 1987، ج1، ص 54و171؛ ابن‌عساکر، 1421ق، ج8، ص33). از بشارت‌های يادشده، ما فقط به بررسی راکب‌البعیر می‌پردازیم.

      1. 3. سخن امام رضا† دربارة راکب البعير (شترسوار)

    در روایات شیعه در محاجة حضرت امام رضا† با بزرگان و سران ادیان، از جمله علمای یهود و نصارا ـ که مأمون عباسی تدارک دیده بود ـ امام† رو به عالم یهودی (رأس‌الجالوت) کرد و ایشان را به ده معجزه‌ای که بر موسی† نازل شده بود، قسم داد که آیا در تورات از حضرت محمدˆ و پیروانش سخن به‌میان نیامده‌ است؟ آیا در تورات این خبر نیامده است که «پیروان شتر‌سوار که پروردگار را فراوان تسبیح می‌کنند و در دستانشان شمشیرهایی هست که از مردم کافر روی زمین انتقام می‌گیرند؛ از امت او یاد نشده است؟ دانشمند یهودی اعتراف کرد که در تورات این‌گونه است. سپس امام به دانشمند مسیحی که نامش جاثلیق بود، رو کرد و فرمود: با كتاب «اشعيا» در چه حدى آشنا هستى؟ گفت: آن را حرف‌به‌حرف مى‏دانم و بلد هستم. سپس به او فرمود: آيا قبول داريد كه اين مطلب از گفته‏هاى اوست: «اى مردم! من تصوير آن شخص سوار بر درازگوش را ديدم؛ درحالى‌كه لباس‌هايى از نور بر تن داشت و آن شترسوار را ديدم كه نورش همچون نور ماه بوده؟ او پاسخ داد: بله؛ اشعيا چنين چيزى گفته است‏ (صدوق، 1378ق، ج1، ص161). این گفت‌وگو در کتاب توحید صدوق نیز آمده است (صدوق، 1398ق، ص424). مستند مسلمانان در بشارت‌های عهدین، هم بر آیات قرآن استوار است و هم بر روایات، که روایت يادشده یکی از آنهاست. گفت‌وگوی امام رضا†، در دو کتاب شیخ صدوق نقل شده است و در این گفت‌وگو امام† کتاب اشعیا را جزء تورات معرفی مي‌کند که حکایت از این دارد که منظور تورات مکتوب بوده است. اینک این سؤال پیش می‌آید که آیا می‌توان در کتاب اشعیا این مطلب را یافت؟

      1. 4. شتر‌سوار (راکب‌البعير) در کجای تورات آمده و به چه معناست؟

    شترسواری که امام رضا† در محاجة خود با دانشمند یهودی و جاثلیق به آن اشاره می‌کند، در کتاب اشعیا باب21، آیة 7 به‌صورت کنایی آمده است؛ اما وقتی به ترجمه‌های فارسی و انگلیسی عهد عتیق مراجعه می‌کنیم، این مفهوم برداشت نمی‌شود. در عبارت امام رضا† شترسوار به پیامبر اسلامˆ اشاره دارد که به ‌صورت مفرد آمده است؛ درحالی‌که در ترجمه‌های فارسی و بیشتر ترجمه‌های انگلیسی، «شترسواران» به‌جای «شترسوار» ترجمه شده است. در این صورت، مقصود از شترسواران نمی‌تواند پیامبر اسلامˆ باشد؛ زیرا شخص رسول‌اللهˆ مفرد است و با عبارت جمع کتاب اشعیا مغایرت دارد. در ادامه، تعدادی ترجمة فارسی به‌عنوان نمونه ارائه می‌شود.

      1. 5. بررسی ترجمه‌های فارسی آية 7 باب 21 اشعياي نبی
      2. 1ـ5. ترجمة قديم

    اين ترجمه از کتاب مقدس که از زبان یونانی و عبری به فارسی برگردانده شده است، بیش از صد سال قدمت دارد و یکی از بهترین ترجمه‌ها به‌حساب می‌آید؛ زیرا تحت‌اللفظی و دقیق است.

    «و چون فوج سواران جفت‌جفت و فوج الاغان و فوج شتران را بیند، آن‌گاه به‌دقت تمام توجه بنماید» (ترجمة قدیم کتاب مقدس، 1986م). در این ترجمه، «فوج شتران» آمده است که هیچ دلالتی بر یک نفر ندارد.

      1. 2ـ5. ترجمة مژده از کتاب مقدس در سال 1976م

    «او باید با دقت نگاه کند و ببیند که آیا مردان سوار بر اسب هستند؟ آیا به ستون دونفره حرکت مي‌کنند و یا مردان سوار بر الاغ یا شتر هستند؟» در این ترجمه، «مردان سوار بر شتر» آمده است که بر جمع دلالت دارد و بر سخن امام رضا† مطابقت ندارد.

      1. 3ـ5. ترجمة دری

    «وقتی ببیند که سواران جوره‌جوره بر اسب و خر و شتر می‌آیند، به دقت متوجه آنها باشد».

      1. 4ـ5. ترجمة تفسيری

    «هنگامی که ببیند سواران جفت‌جفت بر الاغ و شتر می‌آیند باید دقت کند». این ترجمه نيز مانند ترجمه‌های پيشين «سواران بر شتر» ترجمه کرده است.

    چنان‌كه در ترجمه‌های يادشده دیدیم، هیچ اشاره‌ای به شترسواری که مصداق سخن امام رضا† باشد، نشده و تمامی مترجمان به‌صورت جمع آورده‌اند. درهر‌حال، با توجه به عبارات فوق، اهل کتاب حق دارند که ادعای مسلمانان را در این مورد قبول نکنند. آیا عبارت عیون اخبارالرضا† و توحید صدوق مشکل دارند، و یا ممکن است جعلی باشند؟ یا اینکه در صورت صحت سخن امام رضا†، برداشت ما غلط است؟ یا عبارت 21:7 اشعیا مراد نیست و انتخاب ما اشتباه است و باید در عبارات دیگرِ اشعیا به جست‌وجوی آن بپردازیم؟ در پاسخ به سؤال اخیر باید گفت: واژة شتر در کتاب اشعیا سه بار ذکر شده است: یکی در آیة مورد بحث؛ یکی در این آیه: «این است پیام خدا دربارة حیوانات صحرای جنوبی: سفیران از سرزمین خطرناکی عبور می‌کنند؛ جایی که محل زندگی شیرها، مارهای سمی و پرنده است. آنها هدایای گران‌قیمت خود را بر پشت الاغ‌ها و شترها بار کرده و به نزد ملتی می‌برند که نمی‌تواند به آنها هیچ کمکی کند» (اشعیا: 30)؛ و یکی هم در این آیه: «کاروان بزرگ شتر از میدیان و عیفا می‌آیند. از شَبا طلا و بُخور می‌آورند، و مردم این خبر خوش را به یکدیگر می‌دهند و می‌گویند، خدا چه کرده است» (اشعیا:60). چنان‌كه ملاحظه شد، در این دو شاهد، یکی منظور گنج‌های بار شتر و دیگری کاروان بزرگ شتر از طلا و بخور است که نمی‌تواند مصداق شترسوار باشد. بنابراین، می‌ماند آیة 7 فصل 21 اشعیا که به سوار و شتر اشاره دارد که باید بررسی شود.

      1. 6. بررسی ترجمه‌های انگليسی آية 7 باب 21 اشعياي نبی

    ما در این بخش ترجمه‌های انگلیسی ادوار مختلف را بررسی می‌کنیم تا ببینیم این آیه در این ترجمه‌ها به چه صورت ترجمه شده است.

      1. 1ـ6. ترجمة اصلی کينگ جيمز سال 1611م

    And he saw a charet [with] a couple of horsemen, a charet of asses, [and] a charet of camels; and hee hearkened diligently with much heede (Original King James Bible, 1611).

    در اين ترجمه، a couple of horsemen به‌معنای یک جفت اسب‌سوار و a charet of asses به‌معنای الاغ‌سواران آمده، ضمن اینکه الاغ را نیز جمع آورده است؛ و a charet of camels به‌معنای شتر‌سواران است و شتر را نیز جمع آورده است.

      1. 2ـ6. ترجمة بازنگری‌شدة کينگ جيمز سال 1769م

    And he saw a chariot [with] a couple of horsemen, a chariot of asses, [and] a chariot of camels; and he hearkened diligently with much heed: Version (King James, 1769).

    در ترجمة بازنگری کینگ جیمز نیز مانند نسخه‌ای اولی ترجمه شده است.

      1. 3ـ6. ترجمة نسخة استاندارد آمريکايی 1901م

    and when he seeth a troop, horsemen in pairs, a troop of asses, a troop of camels, he shall hearken diligently with much heed (american Standard Version, 1901).

    در اين عبارت، asses را جمع به‌معنای الاغ آورده و camels را نیز جمع آورده و با اضافه کردن troop به camels، ترکیب گروه شتران‌سواران را اراده کرده است.

      1. 4ـ6. در ترجمة آمريکايی نيو استاندارد

    When he sees riders, horsemen in pairs, A train of donkeys, a train of camels, Let him pay close attention, very close attention (New American Standard Bible, 1995).

    در اين ترجمه نیز عبارت موردنظر، قطار الاغ‌ها و شتران ترجمه شده است.

      1. 5ـ6. ترجمة داربی

    And he saw chariots, horsemen by pairs, a chariot with asses, a chariot with camels; and he hearkened diligently with much heed (Darby's Translation, 1890).

    در این ترجمه هم الاغ‌سواران و شتران‌سواران ترجمه شده است.

      1. 6ـ6. ترجمة تأکيدی روترهام

    When he seeth, A train of horsemen in double rank, A train of asses, A train of camels, Then shall he hearken attentively, with diligent heed (Rotherham's Emphasized Bible, 1902).

    این ترجمه نیز مانند ترجمه‌های پيشين عمل کرده است.

    به‌رغم ترجمه‌های يادشده، ما به چند ترجمه برمی‌خوریم که آیة 7 باب 21 کتاب اشعیا را متفاوت ترجمه کرده و الاغ‌سوار و شترسوار را مفرد آورده‌اند.

      1. 7ـ6. ترجمة نسخة هفتادی

    هَفتادی نسخه‌ای است از نُسَخ تورات که در قرن سوم قبل از میلاد در مصر توسط یهودیان اسکندریه به‌زبان یونانی ترجمه شد. در بین سال‌های ۲۰۰ ق.م تا ۱۰۰ ب.م، بسیاری از یهودیان و مسیحیان، از این نسخه استفاده می‌کردند. ازآنجاکه این ترجمه (ترجمة یونانی) نسبت‌ به بقیة ترجمه‌ها از قدمت بیشتری برخوردار است، اهمیت دارد. ترجمة ذیل برگردان انگلیسی متن یونانی است:

    And I saw two mounted horsemen, and a rider on an ass, and a rider on a camel (Brenton Septuagint).

    در اين ترجمه، عبارت موردنظر یک الاغ‌سوار و یک شتر‌سوار ترجمه شده است که زیر عبارات خط کشیده شده است.

      1. 8ـ6. نسخة دُوآیْ ريمز (Douay–Rheims)

    این ترجمه از نسخة وولگات است که توسط اعضای کالج دُوآیْ ریمز (Douay–Rheims) فرانسه انجام گرفته است. وولگات قدیمی‌ترین متن موجود از تمام کتاب مقدس و متن لاتینی رسمی کلیسای کاتولیک رومی است. کارل لوفمارک می‌گوید: «این نسخه برای هزار سال، در طول قرون وسطا و همین‌طور تا زمان اصلاحات، به‌عنوان نسخة معتبر به‌شمار می‌رفت؛ حتی هم‌اکنون در کلیسای کاتولیک رُم معتبر شناخته می‌شود... مجمع تِرِنت در سال 1546م اعلام کرد که و ولگات، تنها متن لاتین معتبر از کتاب مقدس است و تا هم‌اکنون نیز در مسائل مربوط به اعتقاد و اخلاق معتبر شناخته می‌شود» (لوفمارک، 1385، ص 84).

    And he saw a chariot with two horsemen, a rider upon an ass, and a rider upon a camel: and he beheld them diligently with much heed (The Douay–Rheims Bible, 1750).

    در متن فوق، عبارت a rider upon an ass, and a rider upon a camel، به‌معنای یک الاغ‌سوار و یک شتر‌سوار است.

      1. 9ـ6.ترجمة رابرت يانگ

    این ترجمه در سال 1862م توسط رابرت یانگ به‌صورت تحت‌اللفظی و دقیق انجام و چاپ گردید و در سال 1898م تجدیدنظر شد. ترجمة زیر از نسخة تجدیدنظر شده است.

    And he hath seen a chariot—a couple of horsemen, The rider of an ass, the rider of a camel, And he hath given attention—He hath increased attention! (Young's Literal Translation, 1898).

    در اين متن، عبارت The rider of an ass, the rider of a camel، به‌معنای یک الاغ‌سوار و یک شتر‌سوار است.

    در این سه ترجمة اخیر، واژگان موردنظر به‌صورت مفرد (الاغ‌سوار و شتر‌سوار) ترجمه شده‌اند. اكنون پرسش اين است كه با توجه به اختلاف ترجمه‌ها، کدام یک ترجمة درستی ارائه داده‌اند؟ علت این اختلاف چیست؟ آیا عمدی در کار بوده یا سهواً اتفاق افتاده است. پاسخ به این سؤالات، در گرو مراجعه به متن اصلی تورات (عبری) و بررسی یک‌یک واژگان عبارت يادشده است که در ادامه به آن می‌پردازیم.

      1. 7. بررسی آية 7 باب 21 اشعياي نبی از تورات عبری

    וְרָאָה רֶכֶב צֶמֶד פָּרָשִׁים רֶכֶב חֲמוֹר רֶכֶב גָּמָל וְהִקְשִׁיב קֶשֶׁב רַב־קָשֶׁב (اشعیا 21:7)

    در این عبارت، بررسی واژگان רֶכֶב ـ كه سه بار تکرار شده ـ وפָּרָשִׁים، חֲמוֹר و גָּמָל، از نظر ساختار و معنا، ضروری است.

    1ـ7. مصدر רָכַב (rākab) که واژة רֶכֶב (rekeb) از آن مشتق شده، به‌معنای سوار شدن است (آدرس فرهنگ عبری). ساختار واژة רָכַב (rakab) معادل «رکب» عربی است. حرف ר (r) در ساختار، شبیه راء عربی است و نیاز به چرخش مختصری به‌سمت راست دارد. حرف כ (k) معادل کاف و حرف ב (b) معادل باء عربی است. با این توضیح سه حرف רכב همان «رکب» است که در گویش عبری، دو حرف کاف و باء، خاء و واو تلفظ می‌شوند. بنابراین، واژة רֶכֶב (rekeb) معادل (رکب) است. مصدر רָכַב (rākab) به‌معنای سوار شدن یا سبب سوار‌ شدن است (گزینیوس (Gesenius)، 1882، ص 979). این ریشه در زبان آرامی سریانی به‌معنای سوار شدن، در زبان اکدی (rakābu) به‌معناي سوار اسب شدن، در اگاریتی (rkb) به‌معنای بالا رفتن از کوه یا سربالایی، و در زبان حبشی (rakaba) به‌معنای نایل گشتن است (ارنست 617). این شواهد نشان می‌دهد که این واژه سامی است.

    2ـ7. واژة רֶכֶב (rekeb) که در اشعیا 21:7 سه بار تکرار شده، اسم مذکر و به‌معنای ارابه، ارابه‌ها و سواران است (گزینیوس، 1882، ص 979). جیمز استرونگ در معنای این واژه می‌نویسد: با دلالت ضمنی به‌معنای یک وسیلة نقلیه است و توسّعاً به‌معنای یک گروه و سوارْنظام و همچنین به‌معنای ارابه است (استرونگ، 1890، ص 106). در عهد عتیق، این واژه 115 مرتبه به‌معنای ارابه به‌صورت مفرد و جمع آمده است؛ مثلاً در این عبارت، هم به‌صورت مفرد و هم به‌صورت جمع آمده است: «پس پادشاه ارابة جنگی و لشکریان خود را با ششصد عدد از بهترین ارابه‌ها و تمام ارّابه‌های مصری که سرداران بر همة آنها سوار شده بودند، حاضر کرد» (خروج7، 6: 14) چنان که در ترجمة فارسی و انگلیسی عبارت اشعیا 21:7 دیدیم، مترجمان این واژه را که سه بار تکرار شده بود، سواران ترجمه کرده بودند. اگر این واژه در زبان عبری و عهد عتیق به‌معنای سوار و سواران می‌آید ـ که شاهد آن را آوردیم ـ در اشعیا 21:7 با چه قرینه‌ای به‌معنای سواران آمده است؟ و چرا سوار ترجمه نشده است؟ چرا برخی از مترجمان به زبان لاتین، واژه را جمع ترجمه کرده و برخی مفرد؟ برای یافتن پاسخ اين پرسش‌ها، ضروری است تا واژگان اسب و الاغ و شتر، که با موضوع مرتبط‌اند، بررسی شود.

    3ـ7. واژة פָּרָשִׁים (Parashim) به‌معنای اسب‌سواران است. این واژه 57 بار در عهد عتیق، یک بار به‌صورت مفرد و بقیه به‌صورت جمع، آمده است. این واژه معادل فارِس (سوار) است؛ بدین صورت که حرف פ (فاء) در عبری با ترقیق «پ» و با تفخیم «فاء» تلفظ می‌شود. حرف ר (r) پیش‌تر درباره‌اش صحبت کردیم؛ و حرف שִׁ در عبری نمایندة دو حرف «سین» و «شین» است و یک نقطه روی آن وجه تمایز آنهاست که اگر این نقطه روی دانة اول قرار گیرد «شین» و اگر روی دانة آخر قرار گیرد «سین» تلفظ می‌شود. نکتة دیگر اینکه جابه‌جایی حرف «سین» با «شین» در زبان‌های سامی زیاد اتفاق می‌افتد؛ مانند «خمس» در عربی و «خَمِش» در عبری، و «سلام» و «شالوم» (اقلیمیس، 1879، ص 64). بنابراین سه حرف اصلی این واژه با واژة «فرس» عربی مطابقت دارد. دو حرف ים (yi-m) علامت جمع است. بنابراین واژة פָּרָשִׁים (Parashim) به‌معنای اسب‌سواران است. با توجه به این قرینه، واژة רֶכֶב (rekeb) باید سوار ترجمه شود، نه ارابه؛ که این اتفاق افتاده و ترکیب רֶכֶב פָּרָשִׁים روی هم به‌معنای اسب‌سواران یا فوجِ سواران بر اسب است، که تقریبا تمامی مترجمان درست ترجمه کرده‌اند و اگر برخی جفت را اضافه کرده‌اند، به‌واسطة واژة צֶמֶד (tsemed) است که معنای جفت دارد و عبارت רֶכֶב צֶמֶד פָּרָשִׁים روی هم به‌معنای اسب‌سواران دوبه‌دو است (نظام سواران به ردیف دو). تا اینجا هیچ مشکلی وجود ندارد و معنا رسا و گویاست؛ اما آیا این دربارة الاغ‌سواران و شتر‌سواران نیز صادق است؟ بررسی ذیل متضمن پاسخ به این سؤال است.

    4ـ7. واژ‌ة חֲמוֹר (khamor) معادل «حمیر» به‌معنای الاغ است (گزینیوس، 1882، ص979). از سه حرف اصلي واژه، حرف מ (m) و ר (r) شباهت نزدیکی به میم و راء عربی دارد و حرف חֲ (h) گرچه شباهتی به حاء عربی ندارد، ولی در تلفظ نزدیک به آن است؛ ضمن اینکه این حرف در الفبای عبری حاء و در تکلم خاء تلفظ می‌شود. به عبارت دیگر، الفبای عبری حرف مستقل خاء ندارد؛ بلکه این حرف فقط در گویش با استفاده از حروف دیگر ساخته می‌شود و نمونه‌اش واژة مورد بحث است. واژة חֲמוֹר (khamor) تقريباً بالسويه به‌صورت مفرد و جمع در عهد عتیق 96 بار آمده است. براي مثال «به این ترتیب، یعقوب بسیار ثروتمند شد. او صاحب گله‌های بسیار شد و بردگان و شتران و الاغ‌های بسیار داشت» (پیدایش 30:43). در این عبارت، واژة חֲמֹרִים (khamorim) به‌معنای الاغ‌هاست؛ و به‌صورت مفرد، مانند: «در جایی که شب را منزل کرده بودند، یکی از آنها کیسة خود را باز کرد تا به الاغش غذا بدهد؛ اما دید که پولش در درون کیسة اوست» (پیدایش42:27). واژة חֲמֹר (khamor) در این عبارت، مفرد و به‌معنای الاغ است. در عبارت اشعیا 21:7 ـ که موضوع بحث ماست ـ واژه به‌صورت مفرد آمده است؛ یعنی الاغ؛ اما غالب مترجمان به‌صورت جمع ترجمه کرده‌اند. آیا به قرینة عبارت רֶכֶב צֶמֶד פָּרָשִׁים (اسب‌سواران) این معنا را اتخاذ کرده‌اند؛ درصورتی‌که باید گفت: در این عبارت، פָּרָשִׁים (Parashim = اسب‌سواران) جمع آمده؛ درحالی‌که «الاغ» مفرد است. اگر این قرینه را در نظر بگیریم، الاغ نیز باید جمع بیاید. نکتة قابل توجه اینکه در عهد عتیق در تمامی مواردی که واژة רֶכֶב (rekeb) به‌کار رفته‌، به‌معنای ارابه یا اسب‌سوار است؛ به عبارت دیگر، این واژه قرابت تنگاتنگی با اسب و اسب‌سوار دارد، نه با الاغ و شتر؛ و تنها در یک مورد و آن هم در عبارت مورد بحث ما با الاغ آمده است. توضیح بیشتر اینکه واژة חֲמוֹר (khamor) و مشتقاتش که 96 بار در عهد عتیق آمده، به غیر عبارت مورد بحث، در هیچ جا با ارابه نیامده است. چرا با توجه به مفرد بودن واژة الاغ، مترجمان جمع ترجمه کرده‌اند؟ اگر پاسخ داده شود: درست است كه الاغ مفرد آمده، ولی واژة قبل آن (רֶכֶב) به‌معنای سواران است و ترکیب الاغ‌سواران معنای صحیحی می‌باشد. بر این پاسخ این ایراد وارد است که چرا اسب جمع بسته شده، درحالی‌که قبل از اسب نیز واژة רֶכֶב به معنای سواران آمده است. همان طور که الاغ مفرد آمده و با واژة قبل خود ترکیب الاغ‌سواران را ساخته، اسب نیز می‌توانست مفرد بیاید و با واژة قبل از خود ترکیب اسب‌سواران را تشکیل دهد. ازاین‌رو، ایراد وارد نمی‌شد. این ایرادات بر ترکیب רֶכֶב גָּמָל (rekeb gāmāl = شتر‌سواران) نیز وارد است. واژة גָּמָל ((gāmāl 54 بار در عهد عتیق آمده است که شش مورد مفرد و بقیه به‌صورت جمع است و واژة רֶכֶב (rekeb) فقط در اشعیا 21:7 با גָּמָל (gāmāl) شتر قرین گشته است. اگر الاغ و شتر در این عبارت به‌صورت جمع می‌آمدند، مشکل حل می‌شد. به‌همین دليل برخی از مترجمان این دو واژه را مفرد ترجمه کرده‌اند و باید یک الاغ‌سوار و یک شترسوار مصداق عبارت موردنظر باشد.

    5ـ7. به‌ نظر نویسنده، الاغ‌سوار و شتر‌سوار به‌صورت مفرد در این عبارت صحیح است. فقط نقطه‌های شَکْل و نَقْط وجه تمایز مفرد و جمع است؛ بدین صورت که واژة רֶכֶב (rekeb) با سه نقطه زیر حرف רֶ (r) و כֶ (k) دلالت بر جمع دارد و با یک نقطه روی רֹ (r) و دو نقطة عمود زیر حرف כְ ֹ(k) دلالت بر مفرد بودن واژه می‌کند. اگر این نقاط را حذف کنیم، مفرد و جمع واژه مشخص نمی‌شود؛ مگر در جمله و با قرینه؛ مانند عبارت مورد بحث ما. دربارة شَکْل و نَقْط متن تورات باید گفت که در زمان تدوین، این کتاب عاری از علایم آوایی بوده و حتی تا قرن‌ها بعد از میلاد مسیح، این علایم وجود نداشته است؛ به‌گونه‌اي‌که سموئیل تورنر معتقد است که عهد عتیق تا قرن يازده میلادی خالی از شَکْل و نَقْط بوده و نقطه‌های آوایی تا قرن ششم میلادی ناشناخته بوده و از قرن هفتم و هشتم کم‌کم شکل گرفته‌اند و در قرون بعدی تثبت شدند؛ تا اینکه در قرن یازدهم میلادی، هارون‌بن اشر و یعقوب‌بن نفالی تمام تلاش خود را مصروف داشتند تا تورات را نقطه‌گذاری کنند و به بی‌ثباتی نسخه‌های مختلف خاتمه دهند (ساموئل، 1827، ص 111). به احتمال زیاد، دست‌اندرکاران شَکْل و نَقْطِ عهد عتیق، در عبارت 21:7 اشعیا، چون دیدند که سه بار واژة רֶכֶב (rekeb) تکرار شده و در اولین مورد با واژة جمع פָּרָשִׁים (Parashim) ترکیب شده است، به‌گمان خویش دو مورد دیگر را نیز جمع فرض کردند و شکل و نقط جمع به آن دادند؛ غافل از اینکه هم معنا تغییر مي‌كند و هم قراین دیگر متن عهد عتیق که این واژگان در آنها ذکر شده است، با این خوانش مخالف‌اند. با این توضیح، پاسخ این پرسش که چرا مترجمان اختلاف‌نظر دارند، روش می‌شود. ترجمة یونانی هفتادی که به قبل از میلاد بر‌می‌گردد و نسبت‌به بقیة ترجمه‌ها از قدمت بیشتری برخوردار است ـ و توسط هفتاد نفر ترجمه شده ـ الاغ و شتر را به‌صورت مفرد ترجمه کرده است. این ترجمه، از متن عبری تورات صورت پذیرفته که خالی از علایم آوایی بوده است. مترجمان هفتادی به عصر عهد عتیق نزدیک‌تر بوده و بی‌شک قرائت آنان از عبارت مورد بحث، نسبت به قرائت مترجمین متأخر به صواب نزدیک‌تر است. این موضوع درباره ترجمة وولگات نیز صادق است. ترجمة وولگات نیز در زمانی صورت پذیرفته است که هنوز علایم آوایی وضع نشده بود و متن عبری تورات، عاری از این علایم بوده. لذا قرائت مترجم این ترجمه نیز نسبت‌به ترجمه‌های متأخر ارجح است. ترجمة رابرت یانگ نیز ـ که ترجمه‌ای تحت‌اللفظی و دقیق است ـ نیز الاغ و شتر را مفرد ترجمه کرده است. این شواهد نشان می‌دهد که علت اختلاف در ترجمه، علایم آوایی است و به‌نظر می‌رسد اشتباهِ دست‌اندکاران شَکْل و نَقْطِ متن تورات در عبارت 21:7 اشعیا، مغرضانه نبوده است. نکتة پایانی اینکه مترجم فارسی قدیم کتاب مقدس، در مقدمة ترجمة خود مدعی شده که ترجمه‌اش از اصل عبری و یونانی انجام پذیرفته است؛ اما در ترجمه‌اش از آیة مورد بحث ـ که در بخش ترجمه‌های فارسی آوردیم ـ شترسوار را به صورت جمع ترجمه کرده است؛ درحالی‌که ترجمة یونانی، شترسوار را مفرد آورده است.

    6ـ7. مفرد خواندن الاغ و شتر، با آنچه مراد اشعیاي نبی و امام رضا† است، مطابقت دارد؛ از این جهت که اشعیاي نبی درصدد پیشگويی است. در این عبارت، اشعیای نبی سه دسته از پیامبران را پیشگویی می‌کند: دستة اول، حضرت موسی و پیامبران بنی‌اسرائیل است؛ لذا ازآنجاکه پیامبران بنی‌اسرائیل متعددند، باید به‌صورت جمع بیاید، که در عبارت موردنظر به‌صورت רֶכֶב צֶמֶד פָּרָשִׁים (اسب‌سواران) آمده است. این دسته از پیامبران، تا زمان اشعیای نبی برخی از آنها مبعوث شده‌ بودند و برخی بعد از ایشان ظهور کردند. در مورد پیشگویی دوم، یعنی الاغ‌سوار، مراد حضرت عیسی است و در آیین مسیحیت، فقط ایشان پیامبر هستند. از‌این‌رو، صحیح بود که مفرد بیاید، که این‌گونه است. اینکه عیسی† سوار بر الاغ شده باشد، شواهد عهد جدید نیز مؤید آن است؛ مانند: «عیسی کرّه‌الاغی یافت و بر آن سوار شد؛ چنان‌که کلام خدا می‌فرماید: ای دختر صهیون! دیگر نترس. اکنون پادشاه تو که بر کرّه‌الاغی سوار است، می‌آید» (یوحنا12:14،15). درانجیل لوقا در بحث ورود حضرت عیسی† به اورشلیم، این‌گونه آمده است:

    عیسی این را فرمود و جلوتر از آنها راه اورشلیم را در پیش گرفت. وقتی که به بیت‌فاجی و بیت‌عنیا، واقع در کوه زیتون نزدیک شد، دو نفر از شاگردان خود را با این دستور روانه کرد: به دهکدة روبه‌رو بروید. همین که وارد آن بشوید، کرّه‌الاغی را در آنجا بسته خواهید دید که هنوز کسی بر آن سوار نشده است. آن را باز کنید و به اینجا بیاورید. اگر کسی پرسید: چرا آن را باز می‌کنید؟ بگویید: خداوند آن را لازم دارد. آن دو نفر رفتند و همه‌چیز را همان‌طور که عیسی† گفته بود، دیدند. وقتی کرّه‌الاغ را باز می‌کردند، صاحبانش پرسیدند: چرا آن کره را باز می‌کنید؟ جواب دادند: خداوند آن را لازم دارد. پس کرّه‌الاغ را نزد عیسی آوردند. بعد لباس‌های خود را روی کرّه‌الاغ انداختند و عیسی را بر آن سوار کردند (لوقا 19:28،35).

    این شواهد مؤید گفتة ماست که عبارت 21:7 عهد عتیق دستخوش تصحیف شده است. با این توضیحات باید گفت: شترسوار در عبارت موردنظر، حضرت رسولˆ است که امام رضا† در گفت‌وگوی مجلس مأمون به آن اشاره دارد. ضمن اینكه در عهد عتیق اشاره شده است که قبایل اعراب شتر فراوان داشته‌اند؛ مانند: «مدیانیان، عمالیقیان و قبایل بیابانی، مانند دستة بزرگی از ملخ در دشت جمع شده بودند و شتران بسیاری به فراوانی ریگ‌های ساحل دریا داشتند». در این عبارت، «مدیانیان» اشاره به ساکنان مدین دارد که در شمال غربی شبه‌جریزة عربستان ساکن بودند. دربارة عمالقه و اینکه کجا ساکن بوده‌ و در چه ایامی می‌زیسته‌اند، هرچند سخن فراوان گفته شده است، اما «آنان پیش از اینکه حضرت ابراهیم† به‌همراه هاجر به مکه برود، در آنجا ساکن بودند» (طریحی، 1375، ج5، ص218). نتیجه اینکه مخاطبان اشعیا و پیروان عهد عتیق این ذهنیت را دربارة منطقة حجاز داشتند که مرکب اصلی اهل حجاز شتر بوده است.

      1. نتيجه‌گيري

    1. در قرآن آیاتی وجود دارد که اهل کتاب را مخاطب قرار داده‌اند تا اوصاف پیامبر اسلامˆ را که در نزدشان مکتوب بوده (مکتوباً عندهم)، ببییند و به او ایمان بیاورند. منظور از «مکتوباً»، مجموعة نوشته‌هایی است که به تورات و انجیل معروف شده‌اند و باید امروزه نیز این اوصاف در این کتب وجود داشته باشد.

    2. یکی از اوصاف حضرت رسولˆ در تورات، تعبیر کنایی از راکب البعیر (شترسوار) است که امام رضا† در مجلس مناظره با سران یهود و نصاری به آن اشاره کرده و در کتاب اشعیای نبی باب 21 آیة 7 آمده است.

    3. قبل از میلاد مسیح و چند قرن بعد از میلاد، راکب البعیر (شترسوار) در متن اصلی و ترجمه‌های تورات مفرد بوده است؛ ولی بعد از شَکْل و نَقْط تورات، این اشتباه رخ داده و شتر‌سوار به شتر‌سواران تغییر یافت و این در ترجمه‌های متأخر به‌شکل گسترده‌ای حضور یافت.

    4. با ظهور اسلام و دعوت اهل کتاب به اسلام، برخی از اهل کتاب سرپیچی كردند و از خطای متنی تورات استفادة کلامی نمودند و مسلمانان را متهم به اشتباه دربارة بشارت تورات به پیامبر اسلامˆ به وصف راکب‌البعیر کردند که پژوهش زبان‌شناختي فوق، خلاف این را اثبات کرد.

    ​​​​​​​

    References: 
    • ابن‌عساکر، علي‌بن حسن، 1421ق، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، علی شیر.
    • اقليمس، یوسف داوود، 1789م، اللمعة الشهیة فی نحو اللغة السریانیة علی کلا مذهبی الغربیین و الشرقیین، موصل، دیر الآباء الدوسکیین.
    • ثعلبي، احمد بن ابراهيم،1422ق، الكشف و البيان، بیروت، دار إحياء التراث العربي.
    • شاکر، محمدکاظم، 1394، اندیشه‌های قرآنی، قم، آیین احمد.
    • ـــــ ، 1389، «بشارت‌هاي عهدين در مورد پيامبر اكرم»، پژوهش‌‌نامه قرآن و حديث، ش 7، ص111-134.
    • صدوق، محمد‌بن على، 1378ق، عيون اخبار الرضا‏، تحقيق مهدي لاجوردى، تهران، جهان‏.
    • ـــــ ، 1398ق، التوحيد، تحقيق هاشم حسينى، قم، جامعة مدرسين.
    • طریحی، فخرالدین، 1375، مجمع البحرین، تحقیق سيداحمد حسینی‏، چ سوم، تهران، کتابفروشی مرتضوی.
    • کتاب مقدس، 1895ق، ترجمة قدیم، ترجمة رابرت بروس، ارومیه.
    • کتاب مقدس، 2002م، ترجمة تفسیری، انجمن بين‌المللی کتاب مقدس.
    • کتاب مقدس، ترجمه دری.
    • كتاب مقدس، 1388ق، ترجمة مژده برای عصر جدید، مژده عصر جدید.
    • لوفمارک، کارل، 1385، کتاب مقدس چیست؟، ترجمة محمدکاظم شاکر، تهران، دستان.
    • ماوردی، ابوالحسن علی‌بن محمد، 1987، اعلام النبوه، تحقیق محمد المعتصم بالله البغدادی، بیروت، دار الکتاب العربی.
    • The Holy Bible, 1769, King James Bible Authorized Version, 2012, First Gospel Publications.
    • The Holy Bible, Lockman Foundation ,1995, California New American Standard Bible.
    • The Holy Bible, Robert Young, 2012, Young's Literal Translation of the Holy Bible, First Gospel Publications.
    • The Douay–Rheims Bible, 1609, France, University of Douai.
    • The Holy Bible, American Standard Version, 1901, New York ,Thomas Nelson & Sons.
    • The Original King James Bible (King James Version Bible), NLVB, 2009.
    • Samuel H. Turner, 1827, An Introduction to the Old Testament: Translated From the Latin and German Works of John Jahn, G. & C. Carvill, New York, Broadwey.
    • Sir Lancelot Charles Lee Brenton,1844, Brenton's Septuagint, London, Samuel Bagster & Sons.
    • Strong, James,1890, A concise Dictionary of the in the Hebrew Bible, with their renderings in the Authorized English version, Abingdon press Nashville.
    • Joseph Bryant Rotherham, 1902, Rotherham's Emphasized Bible, London, H.R. Allenson.
    • The Holy Scriptures: A New Translation from the Original Languages by J. N. Darby, Logos Research Systems
    • The Old Testament in the Original Tongues
    • Gesenius, William, 1882, A Hebrew and English Lexicon of the Old Testament, Boston, Houghton Mifflin Harcourt.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    همتی، محمدعلی.(1399) شترسوار یا شترسواران؛ پژوهشی زبان‌شناسی برای اثبات بشارت تورات به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم به‌وصف راکب البعیر. دو فصلنامه معرفت کلامی، 11(1)، 59-72

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    محمدعلی همتی."شترسوار یا شترسواران؛ پژوهشی زبان‌شناسی برای اثبات بشارت تورات به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم به‌وصف راکب البعیر". دو فصلنامه معرفت کلامی، 11، 1، 1399، 59-72

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    همتی، محمدعلی.(1399) 'شترسوار یا شترسواران؛ پژوهشی زبان‌شناسی برای اثبات بشارت تورات به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم به‌وصف راکب البعیر'، دو فصلنامه معرفت کلامی، 11(1), pp. 59-72

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    همتی، محمدعلی. شترسوار یا شترسواران؛ پژوهشی زبان‌شناسی برای اثبات بشارت تورات به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم به‌وصف راکب البعیر. معرفت کلامی، 11, 1399؛ 11(1): 59-72