‌فقدان انسجام درونی در نظریۀ معنویت مدرن با تأکید بر رابطۀ میان عقل و دین

ضمیمهاندازه
3.pdf363.58 کیلو بایت

* علی قربانی / دانشجوی دکتری فلسفه دین مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره     hekmatrabani65@gmail.com
مهدی عبداللهی / استادیار موسسة پژوهشی حکمت و فلسفه ایران     mabd1357@gmail.com
دريافت: 20/05/1399 ـ پذيرش: 06/10/1399
چکيده
معنویت مدرن نظریه‌ای است که طی چند دهۀ اخیر از سوی پاره‌ای از روشن‌فکران تجددگرا در کشور ما مطرح شده است. براساس این نظریه، امروزه معنویت دینی برای بشر مدرن کارآمدی خود را از دست داده و او را با رنج و سرگردانی مواجه ساخته است. لذا این رویکرد، درصدد است براساس عقلانیت مدرن، معنویتی متناسب با نیاز انسان امروزی ارائه دهد. به هر تقدیر، ازآنجاکه حقانیت هر رویکرد فکری و فلسفی دست‌کم وابسته به آن است که از انسجام درونی میان مؤلفه‌ها و اجزای نظریۀ خود برخوردار باشد، پژوهش حاضر می‌کوشد با تأکید بر یکی از مسائل بنیادین فلسفۀ دین (رابطۀ عقل و دین)، نظریۀ معنویت مدرن را از زاؤیه انسجام و هماهنگی درونی میان مؤلفه‌‌هایش تحلیل و واکاوی نماید.
نتیجه‌ای که در این تحقیق با روش کتابخانه‌ای و شیوۀ توصیفی ـ  تحلیلی حاصل آمده، گویای آن است که معنویت مدرن در این جهت دارای اشکالات و ابهامات عمده‌ای است. نتیجۀ مزبور، با ارائۀ شواهد متعددی ـ همچون تعبدگریزی، اثبات‌ناپذیری مدعیات دینی و... ـ در پژوهش حاضر نشان داده شده است.
کلیدواژه‌ها: عقل، دین، عقلانیت مدرن، معنویت مدرن، عقل‌گرایی، عقلانیت حداکثری، ایمان‌گرایی.
 


 

سال انتشار: 
1399
شماره مجله: 
25
شماره صفحه: 
39