ارزیابی روشیِ عنوان «افسانههای حسین» از مدخل «حسین بن علی» در دائرهیالمعارف اسلام لایدن هلند براساس باورهای کلامی امامیه
![](/files/orcid.png)
Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
دائرةالمعارف اسلام نسخه دوم (The Encyclopedia of Islam II) پژوهشي در حوزه اسلام، فرهنگ و تمدن مسلمانان است که به زبان انگليسي و در لايدن هلند گردآوري شده است. این نسخه در طی اعتراضات مسلمانان به خطاهای نسخه نخست یا پرداختن به مداخل جدیدی است که در نسخه ابتدایی به آن پرداخته نشده بود؛ از این جهت این نسخه، به نوعی ویراست نسخه اول به شمار میرود. مؤلفان اين مجموعه از مستشرقان و اروپاييان خاورشناس بودند. عناوين پرشماري از مباحث اسلامي در اين مجموعه گردآوري شده و ديدگاه مذاهب و فرق گوناگون اسلامي شامل دو گروه بزرگ شيعه و اهلسنت و انشعابات داخلي آن دو بررسي گردیده است. اهميت بررسي اين مجموعه، هم به لحاظ وسعت مداخل و مقالات گردآوري شده در آن است و هم به اين لحاظ که اين اثر براي بسياري از انگليسيزبانان يا انگليسيدانان که قصد آشنايي با اسلام يا فرق گوناگون آن را دارند، محل مراجعه است.
بنابراين بهعنوان شيعه اماميه لازم است نسبت به آنچه درباره اماميه و آموزههاي منتسب به آن نوشته ميشود و نيز معرفي صحيح خود به جامعه غيرآشنا با فضاي شيعي، تلاش کنیم اين وظيفه را در ابعاد و اشکال گوناگونی، همچون بررسي يک مدخل خاص يا بررسي چند مدخل از نگاه فرقه يا مکتب خاص به انجام رسانيم.
آنچه در اين نوشتار مطرح ميشود ارزيابي روشيِ عنوان «افسانههاي حسين» از مدخل «حسينبن علي» در دائرةالمعارف اسلام لايدن هلند براساس باورهاي کلامي اماميه است. يکي از مداخل نگاشتهشده در این کتاب مدخل «حسينبن علي» است که به قلم ال. وچيا واليري (L.Veccia Vaglieri) به رشته تحرير درآمده است. در اين مدخل، از ويژگيها و مراتب گوناگون حيات حسينبن علي سخن به ميان آمده و تلاش شده است تا چهرهاي از امام سوم شيعيان ترسيم شود. آنچه در اين نوشتار «باور کلامي» نام دارد، بررسي بخشي از اين مدخل است که بهطور مستقيم به امامت حسينبن علي و مسائل وابسته به آن، همچون لوازم امامت، معجزات، نوع خلقت، مقامهاي دنيوي و اخروي پرداخته است.
بنابراين در گام نخست ابتدا تصويري که نويسنده مدخل از باورهاي کلامي اماميه درباره اين عناوين دارد، به صورت گزارشي نظاممند، توصيف، فهرستبندي و دستهبندي ميشود، هرچند ممکن است اين انتظام و تقسيمبندي در مدخل به چشم نخورد. سپس از حيث روشي مداخل ارزیابی و نقد ميشود. نقد روشي نيز در چند طريق ملاحظه میشود: روش سندي، روش علمي منطقي، روش معرفتشناسي، و روش ساختاري.
از ميان مطالعات بهعملآمده، تحقيق و پژوهش مستقلي درباره «ارزيابي روشي عنوان "افسانههاي حسين" از مدخل "حسينبن علي" در دائرةالمعارف اسلام لايدن هلند براساس باورهاي کلامي اماميه» به چشم نميخورد. با اين حال ميتوان به آثاري اشاره نمود که بهطورکلي، مدخل «حسينبن علي» از اين دائرةالمعارف را مدنظر قرار دادهاند:
کتاب تصوير امامان شيعه در دائرةالمعارف اسلام؛ ترجمه و نقد (زيرنظر تقيزاده داوري، 1385). در اين کتاب، مدخل «حسينبن علي» نيز بررسي و نقد شده است. با اين حال، نقدهاي صورتگرفته در آن، صرفاً با نگاه تاريخي و بيان نکاتي کلي همراه است؛ به اين معنا که به بررسي سندي و محتوايي يکايک مدعيات نپرداخته و در بياني کلي، نکاتي را ذکر مينمايد. از اين نظر اصليترين تفاوت اين اثر با اين نگاره، در زاويه نقد است که هدف در اين نگاره، نقد روشي و از منظر کلامي است.
مقالة «امامان شيعه در دائرةالمعارف اسلام» (عباسي و آقايي، 1382). اين اثر همانگونه که در مقدمه آن نيز آمده، با هدف نقد و ارزيابي به رشته تحرير درنيامده و تنها قصد داشته گزارشي را از آنچه در دائرةالمعارف آمده است، ارائه نمايد.
مقاله «نقدي بر مقاله امام حسين در دائرةالمعارف اسلام» (بيات و عسكر، 1383)، همان مدخل «حسينبن علي» در کتاب تصوير امامان شيعه در دائرةالمعارف اسلام است. تفاوت اين اثر با نگاره پيشرو، همان نکتههايي است که پيش از اين مطرح شد.
اگرچه نميتوان مقالات و ديگر آثار در زمينه نقد و بررسي مداخل دائرةالمعارف اسلام را در همين حد محدود ساخت، اما اين مجال فرصت نام بردن از يکايک آنها را اجازه نميدهد. با اين حال ميتوان گفت: هيچيک از اين آثار نگاه کلامي به امامت حسينبن علي را مطمحنظر قرار ندادهاند و از اين نظر، نوشتار حاضر را ميتوان اثري نوين و بدون تکرار قلمداد نمود. عمده تفاوت اين اثر نيز با آثار مشابه در چند نکته ذیل بيشتر رخ مينمايد:
1. اثر حاضر تنها به بررسي نگاه اعتقادي و کلامي به مبحث امامت امام سوم از بين مباحث مدخل «حسينبن علي» ميپردازد.
2. ساختار بحث و شيوه نقد و بررسي در اثر حاضر، متفاوت با چيزي است که در ساير آثار به چشم ميخورد. بنابراين نميتوان هدف و شيوه اين آثار را يکي دانست.
1. گزارشي از عنوان «افسانههاي حسين» در «دائرةالمعارف اسلام» لايدن
يکي از مداخل نگاشتهشده در دائرةالمعارف اسلام لايدن هلند، مدخل «حسينبن علي» به قلم ال. وچيا واليري است. وي يکي از شرقشناسان ايتاليايي و عضو مؤسسه دانشگاهي شرقشناسي در ناپل است که عمده پژوهشهاي خود را به مسائل اسلامي، عربي و شيعي اختصاص داده است (نوروزي، بيتا، ص 7).
او در اين مدخل از ويژگيها و مراتب گوناگون حيات حسينبن علي، سخن گفته و به نوعي کوشیده است تا چهرهاي از امام سوم شيعيان ترسيم کند. آنچه را در اين نوشتار «باور کلامي» ميناميم بررسي بخشي از اين مدخل است که بهطور مستقيم به امامت حسينبن علي و مسائل وابسته به آن، همچون لوازم امامت اين امام، معجزات، شخص و شخصيت ایشان و مانند آن پرداخته است.
در ميان عناوين و تقسيمبنديهايي که نويسنده مدخل آنها را فهرست نموده، عنوان «افسانههاي حسين» از جذابيت و حساسيت بيشتري برخوردار است. اين عنوان درست همان چيزي است که نويسنده از باورهاي اعتقادي و کلامي اماميه درباره امامت حسينبن علي ترسيم نموده و نام آن را «افسانه» گذاشته است. اين باورها يا به تعبير نويسنده مدخل، «افسانهها» در سه دسته کلي جاي ميگيرند:
1-1. باورهايي مربوط به خلقت عالم
باورهايي که خلقت و پيدايش عالم وجود در آن، عنصري غالب است و نور از نقش مهمي برخوردار است. اين دسته از باورها ارتباط وسيعي با اعتقادات اماميه درباره ساير اهلبيت پيامبر دارد و نقش حسينبن علي در اين میان، با پدرش عليبن ابيطالب و برادرش حسنبن علي يکسان است. اين نوع اعتقادات تحت تأثير نظامي ماورای طبيعي ايجاد شده که از مدتهاي مديد پيش از اسلام نيز وجود داشته و شيعيان افراطي (غلات) آن را گسترش دادهاند (واليري، 1948، ص 620).
به اعتقاد اماميه، هفت هزار سال پيش از خلقت جهان، پيامبر اکرم، حضرت علي، فاطمه، حسن و حسين «اشباحي» از نور بودند که خداوند را در عرش ستايش ميکردند. هنگامي که خداوند خواست صورت آنها را بيافريند، ايشان را همچون ستوني از نور ايجاد کرد، سپس آنان را در صلب آدم و از آنجا در صلب و رحم نياکانشان قرار داد. آنان به شرک و بدعت آلوده نشدند (طبري، بيتا، ص 59).
2-1. باورهاي معادشناختي
باورهايي که ويژگي «معادشناختي» دارند. به نظر ميرسد مراد از «معادشناختي» در عبارات نويسنده، جايگاه اخروي امام در قيامت و مقامها و شئون خاص آن، همچون «شفاعت» باشد (واليري، 1948، ص 620).
نويسنده به نقل از کتاب ابنرستم طبري آورده است: حسين به کوه رضوا رفت که در آنجا تا قيام مهدي بر تختي از نور باقي خواهد ماند. پيامبران او را احاطه کرده، پيروان راستيناش پشت سر او خواهند بود. آنگاه به کربلا خواهد رفت و در آنجا تمام انسانها و موجودات آسماني او را ملاقات خواهند کرد (طبري، بيتا، ص 78).
3-1. معجزات
این باوري است که حسين را از شخصيتي تاريخي به انساني فوق عادي ارتقا ميدهند که هالهاي از معجزات او را فراميگيرد. نويسنده معجزات حسينبن علي را به چند برهه زماني تقسيم نموده است. پرداختن به مصاديق همه اين معجزات مجالي گسترده ميطلبد. ازاينرو به ذکر نمونههايي از آن اکتفا ميشود:
1-3-1. معجزات مربوط به تولد و دوران کودکي حسين
1-1-3-1. تولد زودهنگام در شش ماهگي
تولد زودهنگام، يعني سه ماه زودتر از موعد، از نگاه نگارنده مدخل، شرايطي خارقالعاده پديد آورده که فقط درباره حضرت عيسي و يحييبن زکريا روي داده است (طبري، 1369، ص 71).
2-1-3-1. مراقب چهل روزه پیامبر
تا چهل روز پیامبر اکرم از حسين مراقبت ميکردند. هنگام ولادت، قریب هزار فرشته از آسمان فرود آمدند تا در شادماني پيامبر سهيم باشند. جبرئيل نيز با دو پيام تبريک و تسليت خداوند به صورت همزمان (تبريک تولد و تسليت شهادت و کيفيت آن) نزد پيامبر آمد و مشتي از خاک کربلا را به ایشان داد. همچنين جبرئيل حسين را هنگامي که مادرش در خواب بود، در آغوش خود تکان ميداد (ابن شهرآشوب، 1376ق، ج 3، ص 209).
3-1-3-1. شفاعت براي يک فرشته
از ديگر معجزات هنگامه تولد ایشان شفاعت براي يک فرشته است. اين فرشته براي مجازات، به جزيرهاي تبعيد شده و بالهايش شکسته بود. او گروهي از فرشتهها را ديد که براي عرض تبريک، نزد پيامبر ميروند. از آنان خواست او را نيز همراه خود ببرند و با تبرک به آن نوزاد، وی مداوا شد (طبري، 1369، ص 49؛ واليري، 1948، ص 626).
2-3-1. معجزات هنگام شهادت
اين دسته معجزات از تغييراتي حکايت دارد که با شهادت حسين در آسمان و زمين رخ داد: تاريک شدن هوا و به سرخي گراييدن رنگ آسمان، بارش خون بر سر مردم خراسان، تغيير رنگ سنگهاي منطقه شام به رنگ سرخ، تبديل به خون شدن خاکي که جبرئيل به پيامبر داد و پيامبر نيز آن را به ام سلمه سپرده بودند، گريستن و سوگواري اجنّه، فرشتگان، درندگان و ماهيان و... (مفيد، 1413ق ـ الف، ج 2، ص 251).
3-3-1. معجزات مربوط به سر بريده
هنگام انتقال سر بريده حسين معجزات متعددی گزارش شده است که از آن جمله ميتوان به اين موارد اشاره کرد: نگاشته شدن آيات تهديدآميز بر روي يک ديوار با قلمي مرموز؛ پراکنده شدن رايحهاي خوش از سر بريده؛ مشاهدات راهب مسيحي که در ازاي نگهداری يک شب از سر بريده مبلغي را پرداخت کرد و در طول شب، سر حسين با او سخن ميگفت و روز بعد، آن راهب به اسلام گرويد و درهمهايي که او در ازاي نگه داشتن سر پرداخته بود، تبديل به سنگريزه شد؛ تلاوت آياتي از قرآن کريم توسط سر حسين؛ شکل گرفتن ستوني از نور بر سر حسين در خانه خولي و... (ابن شهرآشوب، 1376ق، ج 3، ص 217).
4-3-1. معجزه مجازات اهانت کنندگان به حسين و مجرمان کربلا
تمام کساني که به حسين جسارت کرده بودند بيدرنگ يا پس از گذشت مدتي، به عذاب گرفتار شدند. نمونههايي از اين عذابها عبارتند از: کشته شدن، کوري، بيماريهاي گوناگون (مانند جذام، عطش، خشک شدن دستها مانند چوب در تابستان و رطوبت آنها در زمستان)، مرگ بر اثر سوختگي، عقربگزيدگي، از دست دادن نيروي بدني، فقر، رانده شدن مردي از خانه بهدست همسرش (ابن شهرآشوب، 1376ق، ج 3، ص 204).
5-3-1. ويژگيهاي خارقالعاده حسينبن علي
تواناييهاي خارقالعاده حسينبن علي نيز از ديگر معجزات ایشان به شمار ميرود: شفاي بيماران، همچون درمان لکه سفيدي که بين چشمان زن مؤمني بود با دميدن به آن؛ شفاي بيمار مبتلا به تب، به زبان آوردن کودکي براي فاش کردن نام پدر واقعي خود، مثمر کردن نخل بيثمر، فرونشاندن عطش ياران با قرار دادن انگشت شست در دهان آنها، خبر از آينده و... .
به اعتقاد شيعيان، حسينبن علي همچون برادرش حجت خدا بر روي زمين است و آياتي از قرآن نيز به صورتي معجزوار از ایشان سخن گفته است:
ـ آية 15 سورة «احقاف» که براساس آن از مادر آبستني سخن به ميان آمده است که با رنج، کودک خويش را حمل ميکند و با درد، او را به دنيا ميآورد. مراد از «مادر» در اين آيه را حضرت زهرا تفسير دانستهاند که وقتي حسين را باردار شد از پيامبر درباره کيفيت شهادت ایشان شنيد.
ـ حروف مرموز «کهيعص» در ابتداي سورة «مريم» اينگونه براي زکريا توضيح داده شد: ک: کربلا؛ هـ : هلاک العتره؛ ي: يزيد؛ ع: عطشه؛ ص: صبره. اين توضيح جزئي از داستاني نسبتاً پيچيده است که در بخشهايي از آن، سرنوشت حسين و يحيي فرزند زکريا را با هم مقايسه نموده است و احتمالاً به مشابهت نحوه شهادت آن دو و قرار گرفتن سرهاي بريدهشان درون ظرف اشاره دارد.
براساس روايات، خون حسين همانند خون يحيي خواهد جوشيد و خداوند براي فرونشاندن اين جوشش، هفتادهزار تن از منافقان، کفار و مسلمانان شرور را خواهد کشت؛ همانگونه که درباره يحيي نيز چنين کرد (ابن شهرآشوب، 1376ق، ج 3، ص 237).
2. بررسي روش استنادي
در بررسي سندي، استناد آنچه به شيعه اماميه منتسب شده، بررسي ميگردد و اگر به لحاظ سندي، نقل مدعي اثبات نشود، نوبت به مرحله بعدي نخواهد رسيد. نکته قابل ذکر در اين مجال آن است که منظور از بررسي سندي در هريک از عناوين اين اثر، سندشناسي و اجتهاد از قرآن، حديث، رجال و سندشناسي حديثي ـ تاريخي نيست، بلکه مراد صحتسنجي انتساب اين انديشه به اماميه از طريق بررسي متکلمان نامآشناي اماميه است.
1-2. بررسي گزارش در منابع کلامي شيعه
سه عنوان اصلي در ذيل «افسانههاي حسين» گنجانده شده است که در منابع کلامي شيعه بررسي ميگردد:
1-1-2. خلقت نوري امامان
متکلمان و محدثان اماميه در برابر رواياتي که از خلقت نوري پيامبر و امامان شيعه حکايت دارد، مواضع متفاوتي گرفتهاند. بر اين اساس، بزرگاني همچون صفار، کليني و مجلسي که داراي رويکردي نصگرايانه هستند، مضمون روايات را پذيرفته، آن نقل ميکنند (صفار، 1404ق، ص 20؛ کليني، 1362، ج 1، ص 389؛ مجلسي، 1403ق، ج 58، ص 143).
گروهي ديگر با رويکردي عقلگرايانه به انکار يا تأويل مضمون اين روايات پرداختهاند؛ نظير شيخ مفيد (مفيد، 1413ق ـ ج، ص 28ـ40).
دسته ديگر ضمن پذيرش مضمون روايات، با رويکردي فلسفي ـ عرفاني به تفسير اين انديشه پرداختهاند. اين سبک در مکتب صدرالمتألهين و پيروان او به چشم ميخورد (صدرالمتألهين، 1383، ج 4، ص 152ـ154؛ فيض کاشاني، 1360، ص 189ـ190).
بنابراين، ميتوان خلقت نوري اهلبيت را با رويکرد تأويل و تفسير و همراه کردن نقل با ادله عقلي اثباتشده، در کتب متکلمان برجسته شيعه مشاهده نمود و از اين جهت، انتساب اين آموزه به شيعه صحيح است. با اين حال، انتساب اين اعتقاد به شيعيان افراطي در عبارات نويسنده، غيرعلمي و بيپايه مينمايد؛ زیرا بدون ذکر تفاسير موجود از روايات و پايهها و مباني اين تفکر، با برچسب افراط، با نگاهي جانبدارانه به قضاوت نشسته است.
2-1-2. مقامات ممتاز اخروي
از منظر متکلمان اماميه، امام و پيامبر از جايگاه ويژهاي نزد خدا برخوردارند. چنانکه در دنيا به دستگيري از مردم براي دستيابي به تکامل و هدايت تلاش دارند، در آخرت نيز از مقام ويژه خود براي شفاعت و واسطهگري در بندگان بهره ميبرند. اين اعتقاد از اختصاصات عقيدتي اماميه نيست و همه مسلمانان به مسئله شفاعت در روز جزا باور دارند (شريف مرتضي، 1405ق، ج 3، ص 17؛ طوسي، بيتا، ج 1، ص 214؛ مفيد، 1413ق ـ ب، ص 47؛ فخررازي، 1420ق، ج 3، ص 147).
مقامات اخروي همچون «شفاعت» نيز از سوی متکلمان اسلامي پذیرفته شده و انتساب اين آموزه به شيعه صحيح است.
3-1-2. معجزات
«معجزه» امر خارق عادتي است که همراه با تحدي و براي اثبات مأموريت الهي و جايگاه قدسي امام يا پيامبر به امر خداوند صورت ميپذيرد. ازاينرو همانگونه که در همه اديان، پيامبران براي اثبات جايگاه خود، يا به نحو «ارهاص» (يعني پيش از آنکه در جايگاه الهي خود قرار گيرند، اموری خارق عادت رخ نماید) معجزاتي ارائه دادند، امامان نيز براي اثبات جايگاه خود، معجزاتي ارائه نمودند. اين معجزات گاه از دوران کودکي و گاه در قبل يا حين مأموريت الهي آنها بروز مييافت. بنابراين، معجزه نامی آشنا براي صاحبان اديان الهي است، از حضرت عيسي که در بدو تولد، زبان به سخن گشود تا معجزات حضرت موسي کليمالله هنگام نبوت.
در کتب روايي و تاريخي، از معجزات گوناگون و متعدد يکايک امامان شيعه سخن گفته شده و اين امر، هم از نظر عقلي و هم نقلي مورد تأیيد متکلمان اماميه است. اين روايات در مجموعههاي متعددي همچون الخرائج و الجرائح، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، و نوادر المعجزات في مناقب الأئمة الهداة گردآوري شده است (راوندي، بيتا؛ حرعاملي، 1422ق؛ طبري، 1427ق).
2-2. درجه و اعتبار منابع
اعتبار منابع از چند زاويه ميتواند مدنظر قرار گيرد: گاه اعتبار منبع به قدمت آن و گاه به تخصص و اصالت منبع در موضوع مورد بحث و گاه استناد مطلب به مدعي اصلي آن است. هريک از اين زوايا با ذکر شواهدي از گزارشهای موجود در دائرةالمعارف بررسي ميگردد:
1-2-2. قدمت منابع
در مدخل «حسينبن علي»، از آثار متکلمان، محدثان و تاريخنگاراني نظير ابنرستم طبري (قرن 3)، ابوالفرج اصفهاني (قرن 4)، ابن شهرآشوب (قرن 6)، ابن ابيالحديد (قرن 4)، بلاذري (قرن 3)، ابناثير (قرن 7)، و ابن قتيبه (قرن 3) بهره گرفته شده است. از اين نظر، نگارنده مدخل به اعتبار منابع از حيث قدمت، توجه ويژهاي داشته است.
2-2-2. اصالت موضوع در بررسي منابع
منظور از «بررسي اصالت موضوع» در بررسي منابع اين است که خاستگاه اصلي مباحث طرحشده در اين بخش از دائرةالمعارف چيست و به کدام علم بازگشت دارد؟ با بررسي منابع استفادهشده در اين مدخل و بهويژه در عنوان «افسانههاي حسينبن علي»، آنچه بيش از هر چيز ديگري نظر خواننده را به خود جلب ميکند، استناد به اطلاعاتی خام از منابع حديثي و تاريخي است، در حالي که اصل مباحث حيثيت کلامي ـ فلسفي دارد. درواقع، عناويني همچون «خلقت امام و وابستگي آفرينش به وجود او»، «باورهاي معادشناختي» و «شئون اخروي امام» (نظير شفاعت و معجزات امام) اگرچه در استنادات و با هدف کسب اطلاعات خام از منابع حديثي يا تاريخي بهدست ميآيد، اما بدون در نظر گرفتن حيثيت کلامي ـ فلسفي مباحث و مباني و پيشفرضهاي وابسته به آن، ناقص و افسانهاي تلقي ميشود (صدرالمتألهين، 1383، ج 4، ص 152ـ154؛ فيض کاشاني، 1360، ص 189ـ190).
عمده منابع استفادهشده در اين عنوان از دائرةالمعارف، منابع تاريخي و حديثي است که قضاوت درباره اعتبار مطالب آن به بررسي سندي و رجالي دقيق نيازمند است و براي کسي که با اين علوم آشنايي کافي ندارد، استفاده مستقيم و برداشت اجتهادگونه نميتواند بازتاب ديدگاه اماميه باشد، بلکه حاکي از برداشتي شخصي و روش استنادي غيرعلمي است. ابنرستم طبري، ابوالفرج اصفهاني، ابن شهرآشوب و برخی دیگر در ميان اماميه از شخصيتهاي کلامي به شمار نميروند و به نظر ميرسد نويسنده به واسطه اين خطاي روشي در استناددهي، در بسياري موارد، دچار قضاوتهاي نادرست شده است.
3-2-2. تفکيک منابع
يکي از لوازم بررسي مذاهب اسلامي، توجه به تفکيک منابع است. نويسنده در بحث از عنوان «افسانههاي حسين»، مجموعهاي از منابع شيعه و اهلسنت را بدون تفکيک مذهب يا با اشاره به مذهب و اعتقاد او، در کنار يکديگر ذکر کرده است (واليري، 1948، ص 620). اين درحالي است که اعتقاد به امامت حسينبن علي و لوازم اين اعتقاد (همچون مقام شفاعت، معجزات و خلقت نوري امام) از اصالتي شيعي برخوردار است. بيتوجهي به همين نکته موجب شده است نويسنده اين اعتقادات را افسانه و معتقدانش را افراطيان شيعه بداند، در حالي که اعتقاد به امامت و لوازم آن جزو تفکر اصيل اسلامي است و شيعه با استدلالهاي عقلي و نقلي از اين انديشه دفاع به عمل آورده و انديشهاي که با اساس استدلال به اثبات برسد، محکوم به افسانه يا افراط نخواهد بود.
3-2. تعدد منابع
منابع استفادهشده در اين بخش، عمدتاً از کتب نويسندگاني همچون ابنرستم طبري، شيخ مفيد، ابن شهرآشوب، ابنکثير و محسن امين و مجلسي است (واليري، 1948، ص 626). تعداد منابع در اين بخش زياد نيست. افزون بر آن، استفاده نويسنده از کتب نويسندگاني با رويکردهاي متفاوت (همچون: اماميه، اهلسنت، عقلگرا، نقلگرا، منابع حديثي و کلامي) از دقت در ارائه منابع کاسته است.
3. بررسي روشهاي علمي ـ منطقي
نتيجه منطقي از ترکيب دادهها و مقدمات معتبر حاصل ميآيد. وقتي مقدمات و دادههاي بهدستآمده ناقص بوده يا معتبر نباشد، نتيجه نيز عقيم و ناصحيح است. عناويني که ذيل «افسانههاي حسينبن علی» آمده (همچون: خلقت نوري ائمه، شفاعت و معجزات امامان) از اموري است که يا براي مخاطب، نامآشنا و اثبات شده است يا براي سخن گفتن درباره آن نيازمند طرح مقدمات و ادله عقلي است. چشمپوشي از طي شدن مقدمات و ادله اثباتي، نهتنها صداقت نويسنده يا دقت علمي او را در طرح مسئله با اشکال مواجه ميسازد، علمي بودن اين بخش از دائرةالمعارف را نيز دچار خدشه ميکند. شخصيت حسينبن علی در انديشه اماميه، در انتساب به پيامبر و اميرالمؤمنين خلاصه نميشود. حسينبن علی يکي از هدايتگران الهي و امام شيعيان است که پس از پيامبر، شأن هدايتگري را ادامه دادند. لازمه تداوم اين شأن وجود ويژگيهایي است که لازمه اين شأن است و در پيامبر نيز وجود داشته؛ همچون عصمت، ظهور معجزات در موارد لزوم، و ويژگيهايي همچون شفاعت و خلقت خاص. اين موضوع در انديشه اماميه و فلسفه اسلامي با ادله عقلي و نقلي معتبر به اثبات رسيده است و تنها براي کساني افسانه قلمداد ميشود که از مقدمات عقلي آن بيتوجه عبور کرده باشند. ذکر نشدن اين مقدمات و بهعبارت دیگر، حذف آنها اين مدخل را دچار مغالطه تحريف معنوي کرده است. مراد از «مغالطه تحريف معنوي» تفسير گفتار يا رفتار شخص به صورتي است که مغاير با منظور اصلي خود اوست (خندان، 1380، ص 107).
همچنين استفاده از عنوان «افسانه» و ايجاد ذهنيت در مخاطب و چشم فروبستن از ادله اثباتکننده، از جمله اموري است که روش منطقي بحث را با اختلال مواجه ساخته است. اين نوع مغالطه را نيز ميتوان «مغالطه تحريک احساسات» ناميد؛ به اين معنا که نويسنده با تأثير رواني برروي ذهن مخاطب از طريق تحريک احساسات يا ذهنيت، او را از مقام استدلال دور کند (عادل، 2007، ص 93).
4. بررسي روشهاي معرفتشناختي
معرفت از طريق دادههاي عقلي يا نقلي يا هر دوی آنهای بهدست ميآيد. با اين حال، گاه طريق معرفتشناسي در انديشمندان، مختص يکي از دو طيف دادهاي ميشود يا اينکه نگاه غالب در آنها به سمت طيف خاصي از دادهها معطوف میگردد. براي کساني که قصد دارند نگاه و انديشه قوم و نگرش خاصی را مدنظر قرار دهند، آگاهي از اين دستهبندي لازم است. بيتوجهي به ساختار فکري و نگرشي نويسنده يا گروه خاص و روشهاي معرفتشناسي او سبب ميشود کار از حالت علمي و پژوهشي به نگرشي ژورناليستي تبدیل گردد.
در مدخل محل بحث، به تفاوتهاي معرفتشناسي نويسندگان توجهي نشده و در قضاوتي دقيقتر، حتي اگر نويسنده را ناآگاه از اين مسئله ندانيم، آنچه در دائرةالمعارف به تصوير کشيده شده مخلوط کردن چند نگاه معرفتشناختي مختلف و اخذ نتيجهاي واحد از آنهاست. برداشت مستقيم از حديث و مراجعه به منابع نقلي و نويسندگان نقلگرا ازيکسو و مراجعات اندک به منابع کلامي و نويسندگان عقلگرا از سوي ديگر، و ترکيب و امتزاج نظرات اماميه و فرق مختلف اهلسنت سبب شده است نويسنده به مجموعهاي از دادههاي مختلف بدون تفکيک معرفتشناسي دست يابد و ناتواني در جمعبندي و دستهبندي سبب گردیده است اين عناوين «افسانه» و «خرافه» نام گيرد (واليري، 1948، ص 626).
اين در حالي است که اعتقادات شيعه تنها با مراجعه مستقيم به روايات، بدون بررسي تفسير، سند و محتواي آن بهدست نميآيد. قضاوت در اين زمينه، زماني کامل است که مقدمات و نگاه معرفتي نويسنده يا نويسندگان به خوبي درک شود، ميان اين نظراتْ تفکيک صورت گيرد و سپس با بررسي ادله و مقدمات، نتيجهگيري شود. اين در حالي است که نويسنده مدخل به اين موضوع اشارهاي نکرده است.
5. بررسي روش ساختاربندي
«بررسي ساختاري» يکي از اقسام ارزيابيهاي شکلي است که براساس آن، شکل و ساختمان اثر بررسي ميگردد و تبیین ميشود که آيا طريقه بحث و ساختمان آن توانسته است نظامواره اعتقادي اماميه را آنگونه که هست، به تصوير بکشد.
1-5. جايگاه «افسانههاي حسين» در دائرةالمعارف
عنوان «افسانههاي حسينبن علی» در مدخل «حسينبن علي»، پس از عناويني همچون دوران کودکي حسين، قيام و عزيمت به کوفه و نبرد کربلا و وقايع پس از جنگ در دائرةالمعارف جاي گرفته است (واليري، 1948، ص 626). قرار گرفتن سه عنوان «خلقت نوري»، «شفاعت» و «معجزات» ذيل عنوان «افسانهها» پيشينهاي در اماميه ندارد و با وجود آنکه نويسنده درصدد است يکي از انديشههاي اسلامي را در مدخل «حسينبن علي» به تصوير بکشد، در عنوان به کار گرفته شده، قضاوت خود را به تصوير کشيده است. افزون بر آن، هريک از سه عنوان محل بحث، جايگاه خاص خود را دارد و قرار دادن عنوانی واحد بر آن، بدون مشخص بودن وجه شبه و يگانگي آن، ساختار صحيحي ارائه نميدهد.
همچنين در شیوه بحث از اين سه عنوان نيز به سير منطقي و علمي طرح مسئله توجهي نشده و مقدمات لازم آن حذف شده و همين مسئله سبب گردیده است در ذهن نويسنده و مخاطبان، وجه شبه عناوين محل بحث، افسانهاي بودن آن تلقي شود.
2-5. نظاموارگي
منظور از «نظاموارگي» بررسي اين مسئله است که نويسنده در طرح يک عقيده، توانسته است ساختار و نظاممندي اعتقاد شيعه در آن موضوع خاص را به تصوير بکشد، يا تنها تعدادي از انديشهها به صورت نامنظم و غيروابسته ذکر گرديده است. چنانچه پيش از اين نيز گذشت، نويسنده مدخل با صرفنظر کردن از مقدمات لازمِ بحث و ادله و توضيحات پيراموني، در تشريح نظام اعتقادي شيعه درباره شخصيت حسينبن علي بهعنوان امام شيعه و منتخب خداوند موفق نبوده است. اصليترين نشانه اين عدم موفقيت را در عنوان محل بحث، يعني «افسانههاي حسينبن علي» ميتوان يافت؛ زیرا اگر عناوين محل بحث براساس اصول و نظام اعتقادي شيعه (همچون تعريف امام و امامت، شئون و ويژگيهاي امام، امکان ارتباط او با عالم غيب و نشانههاي هدايتگري او) سير صحيح خود را پيش ميگرفت يا ـ دستكم ـ به اين نکات اشارهاي ميشد، نويسنده و مخاطبان او دچار سوءبرداشت نميشدند (واليري، 1948، ص 620).
براساس انديشه فلسفي شيعه، ارتباط موجودي کاملاً مجرد با عالم ماده، تنها از طريق وسایط، ممکن است. اين واسطهها در مقايسه با ساير موجودات، از شدت وجودي بيشتري برخوردارند و «واسطه فيض» ناميده ميشوند. ولايت تکويني، ولايت تشريعي، هدايت و راهبري از جمله شئون واسطههاي فيض است و اثبات اين مقام در آنها از طريق معجزات، ممکن است (صدرالمتألهين، 1383، ج 4، ص 152ـ154؛ فيض کاشاني، 1360، ص 189ـ190).
معجزه برهاني عقلي در دل خود دارد و آن اين است که چنانچه مدعي مقامي خاص در ادعاي خود صادق بوده و توان ارتباط با عالم غيب را داشته باشد، ميتواند نمونهاي از اين ارتباط را در قالب امري خارقالعاده به نمايش بگذارد. ادله نقلي معتبر، متواتر و بدون خدشه از انواع اين معجزات نام بردهاند و انکار اين تواتر تاريخي بدون هرگونه دليل منطقي و افسانه شمردن آن سير بحث را از علميت خارج ميسازد.
3-5. تناسب هدف و محتوا
مخاطبان اين دائرةالمعارف عمدتاً از ميان اقشار تحصيلکرده و دانشجويان رشتههايي هستند که به مطالعات فرق، شرقشناسي، مطالعات اسلامي و اديان علاقهمند هستند، يا کسانياند که به واسطه شنيدن آوازهاي از اسلام قصد دارند با اين دين آشنا شوند و درباره آن به اطلاعاتي با حجم کم، اما محتوايي دقيق، درست و علمي دست يابند. بنابراين هدف نويسنده در اين مدخل از دائرةالمعارف، ارائه اعتقادات مسلمانان درباره شخصيت و جايگاه حسينبن علي است.
تفاوت ميان به تصوير کشيدن يک عقيده با نظريهپردازي درباره يک اعتقاد، اين است که در حالت نخست، ديدگاه و تحليل نويسنده در تصوير يک اعتقاد، جايگاهي ندارد و نقش نويسنده تنها توصيف و در نهايت تحليل ديدگاه قائلان به آن اعتقاد است؛ اما در حالت دوم، نويسنده با مراجعه به منابع اصيل، به اجتهاد و نوآوري ميپردازد و نظريه جديد خود را به نظريات قبلي ميافزايد.
آنچه از عنوان دائرةالمعارف اسلام برميآيد و بر حسب انتظار مخاطب از آن، به تصوير کشيدن ديدگاه اسلام و فرق گوناگون در رابطه با عنوان مدخل است، نه اجتهاد و نوآوري نويسنده از عنوان محل بحث. با اين حال، آنچه در اين مدخل و عناوين ذیل آن به چشم ميخورد، نياز مخاطب را برآورده نميسازد و ديدگاه اسلام و فرقههاي گوناگون آن را آنگونه که هست، به تصوير نميکشد، بلکه اين عقيده و اجتهاد نويسنده درباره شخصيت حسينبن علي است که با مراجعه به مواد خام و گاهی غيرمعتبر از يک شخصيت به تصوير کشيده شده است. در حقيقت اگر اين مبحث ذیل عنوان دائرةالمعارف اسلام بحث نميشد، ميتوانست بهعنوان تحليل نويسنده از شخصيت حسينبن علي درخور توجه باشد.
نتيجهگيری
عنوان «افسانههاي حسينبن علی» در ذيل مدخل «حسينبن علي» در دائرةالمعارف اسلام لايدن هلند تعدادي از اعتقادات کلامي ـ فلسفي شيعيان اماميه را بررسی کرده است که در نگاهي خوشبينانه، نويسنده به سبب ناتواني در دستيابي به مقدمات و لوازم بحث، آن را خرافه و افسانهاي از سوي شيعيان دوستدار حسينبن علي يا به تعبير خود او، «شيعيان افراطي» ميداند.
روش بحث در اين مدخل، برخلاف برخي ديگر از مداخل اين دائرةالمعارف، از دقت علمي کافي برخوردار نيست و به نظر ميرسد نويسنده، يا تسلط کافي بر منابع و محتواهاي شيعي نداشته يا علاقهای به انعکاس صحيح عناوين نداشته است. همين مسئله سبب شده است روش کار او فاقد دقت کافي باشد و علمي ناميدن اين اثر و قابل مراجعه بودن آن بهعنواني منبعي موثق، با ترديد همراه شود.
از حيث روشهاي استنادي، منابع بهکار گرفتهشده در این اثر اندک است و اين تعداد اندک نيز به صورت پراکنده از منابع شيعه، اهلسنت، منابع حديثي، منابع عقلي و مانند آن بدون هرگونه تفکيک و دستهبندي نقل شده و با اينکه خاستگاه اصلي بحث کلامي بوده و نيازمند مقدمات عقلي است، نويسنده تنها به ذکر چند حديث اکتفا نموده است.
از حیث روشهاي منطقي نيز اين بخش از مدخل با مغالطات متعددي روبهروست و نويسنده با حذف برخي مقدمات و نيز عملکرد گزينشي در انتقال مباحث، به تحريف شخصيت حسينبن علي دست زده است.
از لحاظ روشهاي معرفتشناسي نيز تفکيکي ميان معرفتهاي نقلي و عقلي صورت نپذيرفته و نويسنده با يکسانانگاري همه اين دادهها، به اين نتيجه رسیده که عنواني سزاوارتر از «افسانه» بر اينگونه اعتقادات اماميه وجود ندارد.
همه اين نکات سبب شده است اين مدخل در ارائه ساختار نظاممند تفکر شيعه درباره شخصيت حسينبن علي بهعنوان امام و منصوب از ناحيه خداوند، موفقيتي نداشته باشد و برخورد گزينشي او در نقل اعتقادات کلامي اماميه و تفسير به رأي به جاي انتقال تفکر شيعه، تفکري افسانهاي و خرافي به نمايش گذاشته است.
- ابن شهرآشوب، محمدبن علی، 1376ق، مناقب آل ابیطالب، نجف، مکتبة الحیدريه.
- بيات، علي و عليرضا عسكر، 1383، «نقدي بر مقاله امام حسين در دائرةالمعارف اسلام»، خردنامه همشهري، ش 43، ص 169ـ178.
- تصوير امامان شيعه در دائرةالمعارف اسلام؛ ترجمه و نقد، 1385، زيرنظر محمود تقيزاده داوري، قم، شيعهشناسي.
- حرعاملي، محمدبن حسن، 1422ق، اثبات الهداة، بيروت، مؤسسة الاعلمي.
- خندان، علياصغر، 1380، مغالطات، قم، بوستان کتاب.
- راوندي، قطبالدين، بيتا، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسة امام مهدي.
- صدرالمتألهين، 1383، شرح اصول الکافي، تهران، مؤسسة مطالعات و تحقيقات فرهنگي.
- صفار، محمدبن حسن، 1404ق، بصائر الدرجات في فضائل آل محمد، قم، كتابخانة آيتالله مرعشي نجفي.
- طبري، محمدبن جرير، 1369، تاريخ طبري، تهران، اساطیر.
- ـــــ ، 1427ق، نوادر المعجزات، قم، دليل ما.
- طوسي، محمدبن حسن، بيتا، التبيان، بيروت، دار احياء التراث العربي.
- عادل، مصطفي، 2007م، المغالطات المنطقيه، قاهره، المجلس الاعلي للثقافه.
- عباسي، مهرداد و سيدعلي آقايي، 1382، «امامان شيعه در دائرةالمعارف اسلام»، کتاب ماه دين، ش 74، ص46-71.
- علمالهدي، عليبن حسين (سيدمرتضي)، 1405ق، رسائل المرتضي، قم، دارالقرآن الکريم.
- فخررازي، محمدبن عمر، 1420ق، تفسير الرازي، بيروت، دار احياء التراث العربي.
- فيض کاشاني، ملامحسن، 1360، کلمات مکنونة من علوم اهل الحکمة و المعرفة، قم، فراهاني.
- کليني، محمدبن يعقوب، 1362، الکافي، تهران، اسلاميه.
- مجلسي، محمدباقر، 1403ق، بحارالانوار، بيروت، دار احياء التراث العربي.
- مفيد، محمدبن محمدبن نعمان، 1413ق ـ الف، الارشاد في معرفة حجج الله علي العباد، قم، المؤتمر العالمي للشيخ المفيد.
- ـــــ ، 1413ق ـ ب، المسائل السرويه، قم، المؤتمر العالمي الشيخ المفيد.
- ـــــ ، 1413ق ـ ج، اوائل المقالات في المذاهب و المختارات، قم، المؤتمر العالمي للشيخ المفيد.
- نوروزي، زهرا، بيتا، بررسي زندگينامه و آثار خانم دکتر لائورا وچا واليري، اسلامشناس و شيعهشناس ايتاليايي، قم، انجمن تاريخپژوهان.
- واليري، لائورا، 1948، مدخل حسينبن علي دايرةالمعارف اسلام لايدن، هلند، بريل