معرفت کلامی، سال شانزدهم، شماره اول، پیاپی 34، بهار و تابستان 1404، صفحات -

    تحلیل انتقادی مسأله ایمان به محال در مسیحیت

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    ✍️ بهزاد حمیدیه / استادیار / hamidieh@ut.ac.ir
    doi 10.22034/kalami.2025.5001635
    چکیده: 
    مسأله ما در این نوشتار، این است که ایمان مسیحی به محالاتِ ذاتی چگونه ممکن است؟ مسیحیت بر اعتقاد راسخ به اموری همچون تجسّد خداوند، رنج بردن او، مردن و سپس برخاستن او از مردگان بنا شده است و بر این باورهای جزم¬اندیشانه که بی¬چون و چرا باید پذیرفته شوند، «دگما» اطلاق می¬شود. اما این امور، محالات ذاتی و ممتنعات بالذات محسوب می¬شوند. روش پژوهشی این نوشتار، تکیه بر «منطق صوری» و استناد به قواعد گوناگونی از آن است که بدین وسیله، به تحلیل مفهوم¬داریِ «محالات ذاتی» پرداخته است. مهمترین یافته این نوشتار، آن است که ممتنعات ذاتی، فاقد مفهومی محصَّل در ذهنند و باید آنها را «مفهوم¬نما» دانست. پس از اثبات منطقی این امر، آشکار می¬شود که ایمانِ به یک ممتنع بالذات، در واقع، ایمانی است بی¬متعلَق. در نتیجه، بر اساس آنکه نمی¬توان به "هیچ"، ایمان آورد، به ناگزیر باید چنین فرض کرد که یک فرد مسیحی، تصویری از یک مفهوم ممکن¬الوجود (مفهومی موهوم و مبهم) را به ذهن آورده، بدان ایمان می¬آورد و به نادرست، عنوان ممتنع¬الوجود (مثلا تجسد خدا) را بر آن مفهوم ذهنی منطبق می¬کند و آنگاه ادعا می¬کند که به یک محال، مؤمن شده است.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    A critical analysis of the issue of belief in the impossible in Christianity
    Abstract: 
    Our question in this essay is how is the Christian faith possible intrinsically impossible affairs? Christianity is based on a firm belief in such things as the incarnation of God, His suffering, His death, and then His resurrection from the dead. And these dogmatic beliefs, which must be unequivocally accepted, are called "dogmas." But these are intrinsically impossible affairs. The research method of this paper is based on "formal logic" and citing various rules, which have hereby been analyzed to have the meaning of "intrinsically impossible affairs ". The most important finding of this paper is that intrinsic abstinences lack a product concept in the mind and should be considered "concept of the facade". After logically proving this, it becomes clear that belief in an inherently abstinent is, in fact, an unbelievable faith. Consequently, since one cannot believe in anything, it must inevitably be assumed that a Christian person imagines an image of a possible concept (an imaginary and vague concept), believes in it, and incorrectly refrains from it. He adapts existence (for example, the incarnation of God) to that mental concept and then claims that he has become a believer in the impossible.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حمیدیه، بهزاد، انصاری اصل، محمد.(1404) تحلیل انتقادی مسأله ایمان به محال در مسیحیت. دو فصلنامه معرفت کلامی، 16(1)، - https://doi.org/10.22034/kalami.2025.5001635

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    بهزاد حمیدیه؛ محمد انصاری اصل."تحلیل انتقادی مسأله ایمان به محال در مسیحیت". دو فصلنامه معرفت کلامی، 16، 1، 1404، -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حمیدیه، بهزاد، انصاری اصل، محمد.(1404) 'تحلیل انتقادی مسأله ایمان به محال در مسیحیت'، دو فصلنامه معرفت کلامی، 16(1), pp. -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حمیدیه، بهزاد، انصاری اصل، محمد. تحلیل انتقادی مسأله ایمان به محال در مسیحیت. معرفت کلامی، 16, 1404؛ 16(1): -