دکتر شریعتی، از چهره های شاخص جریان نواندیش دینی با رویکرد جامعه گرایانه، اسلام را دینی واجد کارکردهای اجتماعی فراوان می دانست؛ اما کارآمدی آن را در گرو بازبینی و بازخوانی مجدد متون دینی می دید. او در این زمینه به بازنگری اصول اعتقادی اسلام پرداخت. مقاله حاضر بر آن است تا اصل «معاد» و فرجام انسان را از دیدگاه او، با روش تحلیلی ـ توصیفی و با رویکردی انتقادی بررسی کند. این پژوهش نشان داده که او با استفاده از عقلانیت عملگرا و امروزی به تبیین گزاره های مربوط به معاد پرداخته است. بر همین اساس غالباً تفاسیری این جهانی از معاد ارائه می دهد. او برای اثبات معاد از طریق عدل الهی و تبیین قاعده عمومی «عمل و عکس ا لعمل» استدلال نموده است. شریعتی جاودانگی را یکی از بزرگ ترین استعدادهای انسان می داند. از نظر او، دنیا، معاش و اقتصاد اصل است و آخرت به امور مادی وابسته است. آیات ناظر به معاد و مواقف اخروی از نظر او، واقع نما نیست، بلکه نمادین است.